اسم های ایرانی که با حرف و شروع میشن
وَرَهرام
نماد پیروزیوَرد
گل سرخوَسپار
بخشندهوَسنه
نام کوهی در اوستاوَلخش
بلاش، پادشاه اشکانیوَهمنش
خوش منش، نیک منشوِستا
دانشوُهومن
ریشه اصلی بهمن امروزیواپسین
آخرین، بازپسینواته
ایزد آب در اوستاواتیار
سخنگوواج
زمزمهواحد
(عربی) 1- آنکه در نوع خود بینظیر و منحصر به فرد است، یگانه، بیمثل، یکت...واحده
مؤنث واحد، یگانهوادا
نامی با ریشه آشوری، مکان مقدسوادی
سرزمین، رودواران
نامی که مورخان یونانی به پادشاهان ایرانی که بهرام نام داشتند می دادند.وارتان
نامی ارمنی، نام پسر بلاش پادشاه اشکانیوارتوش
نام گلی سرخ و ظریفوارث
1- (در فقه و حقوق) آن که مال، مِلک یا مقامی را از کسی به ارث می بَرَد؛...وارسته
آزادواروژان
کبوتر نروارونا
نام یکی از خدایان هندیواژه
کلمه، لغتواقف
(عربی) 1- آگاه، با خبر، مطلع؛ 2- (در فقه، در حقوق) آن که مالش را برای ...والا
بالا عزیز، گرامی، محترم، دارای ارج و اهمیت، اصیل، نژادهواله
عاشق بی قرار، شیفته و مفتونوالیه
مؤنث والی نام دختروانوش
دریاچه وان، از سمبل و نمادهای تاریخ ارامنهوانوشه
نام گلوانیا
هدیه با شکوه خداوندوانیار
با سوادوجیه
(عربی) 1- زیبا، خوشگل، وجیهه؛ 2- دارای قدر و منزلت و محبوبیت نزد مردم.وجیه الله
(عربی) ویژگی آنکه در نزد خداوند دارای قدر و منزلت و محبوبیت است.وجیهه
زیبا، خوش چهره، هم چنین به معنای دارای قدر و منزلت نزد مردموچان
زمان استراحت کوتاهوحدانه
یکی یکدانهوحید
بی همتا، تک، تنها، فرد، فرید، مجرد، منفرد، واحد، یکتا، یگانهوحیدرضا
(عربی) از نامهای مرکب، ( وحید و رضا.وحیده
مؤنث وحید، یکتا، تک، بی نظیر، یگانه
نماد پیروزیوَرد
گل سرخوَسپار
بخشندهوَسنه
نام کوهی در اوستاوَلخش
بلاش، پادشاه اشکانیوَهمنش
خوش منش، نیک منشوِستا
دانشوُهومن
ریشه اصلی بهمن امروزیواپسین
آخرین، بازپسینواته
ایزد آب در اوستاواتیار
سخنگوواج
زمزمهواحد
(عربی) 1- آنکه در نوع خود بینظیر و منحصر به فرد است، یگانه، بیمثل، یکت...واحده
مؤنث واحد، یگانهوادا
نامی با ریشه آشوری، مکان مقدسوادی
سرزمین، رودواران
نامی که مورخان یونانی به پادشاهان ایرانی که بهرام نام داشتند می دادند.وارتان
نامی ارمنی، نام پسر بلاش پادشاه اشکانیوارتوش
نام گلی سرخ و ظریفوارث
1- (در فقه و حقوق) آن که مال، مِلک یا مقامی را از کسی به ارث می بَرَد؛...وارسته
آزادواروژان
کبوتر نروارونا
نام یکی از خدایان هندیواژه
کلمه، لغتواقف
(عربی) 1- آگاه، با خبر، مطلع؛ 2- (در فقه، در حقوق) آن که مالش را برای ...والا
بالا عزیز، گرامی، محترم، دارای ارج و اهمیت، اصیل، نژادهواله
عاشق بی قرار، شیفته و مفتونوالیه
مؤنث والی نام دختروانوش
دریاچه وان، از سمبل و نمادهای تاریخ ارامنهوانوشه
نام گلوانیا
هدیه با شکوه خداوندوانیار
با سوادوجیه
(عربی) 1- زیبا، خوشگل، وجیهه؛ 2- دارای قدر و منزلت و محبوبیت نزد مردم.وجیه الله
(عربی) ویژگی آنکه در نزد خداوند دارای قدر و منزلت و محبوبیت است.وجیهه
زیبا، خوش چهره، هم چنین به معنای دارای قدر و منزلت نزد مردموچان
زمان استراحت کوتاهوحدانه
یکی یکدانهوحید
بی همتا، تک، تنها، فرد، فرید، مجرد، منفرد، واحد، یکتا، یگانهوحیدرضا
(عربی) از نامهای مرکب، ( وحید و رضا.وحیده
مؤنث وحید، یکتا، تک، بی نظیر، یگانه