اسم های ایرانی که با حرف ق شروع میشن
قَیس
(عربی) 1- با خودنمائی و برازندگی راه رفتن، سختی، اندازه کردن، چیزی را ...قُدسی
مربوط به عالم بالا، مربوط به عالم مجردات، ملکوتی؛ (به مجاز) فرشتهقُدسیه
مؤنث قدسیقائد
آن که جمعی از مردم را رهبری میکند، رهبر، پیشرو، پیشوا؛ رئیس قافله، کاروان سالارقائم
(عربی) 1- ایستاده، به حالت عمودی قرار گرفته؛ 2- (در ادیان) لقب امام دو...قادر
(عربی) 1- دارای قدرت، توانا؛ 2- از نامها و صفات خداوند.قاسم
(عربی) 1- (در قدیم) بخشکننده، مقسم؛ 2- (اَعلام) 1) قاسم ابن حسن: [حدود...قاصدک
قانع
(عربی) 1- آن که به دارایی خود یا آنچه در اختیار دارد، راضی است و بسنده...قاهره
مؤنث قاهر، نام پایتخت مصرقباد
محبوب، شاه محبوب، سرور گرامی؛ در شاهنامه پهلوان ایرانیقدرت
(عربی) 1- توانایی، توان، سلطه و نفوذ؛ 2- (در فلسفه قدیم) توانایی ویژهی...قدرت الله
(عربی) قدرت خداوند.قدسی
(عربی ـ فارسی) (منسوب به قدس)، 1- مربوط به عالم بالا، مربوط به عالم مج...قدسیه
(عربی) (مؤنث قدسی)، ( قدسی.قدوس
(عربی) (در قدیم) 1- پاک و منزه؛ 2- از نام ها و صفات خداوند.قدیر
توانا، قادر؛ از نامها و صفات خداوندقدیره
مؤنث قدیر، تواناقشنگ
زیبا، خوشگلقشنگ گل
گل زیبا، دختری که چهره اش مثل گل زیبا و لطیف است.قصیده
نام یکی از قالبهای شعر فارسی وعربیقطب الدین
(عربی) 1- محور آیین و کیش؛ 2- (اَعلام) 1) قطبالدین شیرازی: (= محمود ا...قطره
مقدار کمی از مایع که از جایی بچکد، چکهقمر
ماه؛ جِرم آسمانی که دور سیارهای بچرخد؛ (به مجاز) زن زیبارویقمرالزمان
ماه دوران؛ نام یکی از شخصیتهای هزار و یک شبقمرالملوک
آن که میان پادشاهان چون ماه میدرخشد.قمرتاج
تاج ماهقمرسیما
ویژگی آن که چهرهاش مثل ماه میباشد؛ (به مجاز) زیباروقمرناز
ماه ناز ، آن که چون ماه زیباست.قوام
(عربی) استواری، استحکام.قوام الدین
(عربی) 1- موجب استواری و استحکام دین؛ 2- (اَعلام) نام چند تن اشخاص در ...قهار
(عربی) 1- نیرومند، پر زور؛ 2- (در قدیم) سلطهگر و غالب و چیره؛ 3- از ن...قهرمان
(معرب پهلوان)، 1- آن که در کار دشوار و مهمی مثل ورزش یا جنگ تلاش زیادی...
(عربی) 1- با خودنمائی و برازندگی راه رفتن، سختی، اندازه کردن، چیزی را ...قُدسی
مربوط به عالم بالا، مربوط به عالم مجردات، ملکوتی؛ (به مجاز) فرشتهقُدسیه
مؤنث قدسیقائد
آن که جمعی از مردم را رهبری میکند، رهبر، پیشرو، پیشوا؛ رئیس قافله، کاروان سالارقائم
(عربی) 1- ایستاده، به حالت عمودی قرار گرفته؛ 2- (در ادیان) لقب امام دو...قادر
(عربی) 1- دارای قدرت، توانا؛ 2- از نامها و صفات خداوند.قاسم
(عربی) 1- (در قدیم) بخشکننده، مقسم؛ 2- (اَعلام) 1) قاسم ابن حسن: [حدود...قاصدک
قانع
(عربی) 1- آن که به دارایی خود یا آنچه در اختیار دارد، راضی است و بسنده...قاهره
مؤنث قاهر، نام پایتخت مصرقباد
محبوب، شاه محبوب، سرور گرامی؛ در شاهنامه پهلوان ایرانیقدرت
(عربی) 1- توانایی، توان، سلطه و نفوذ؛ 2- (در فلسفه قدیم) توانایی ویژهی...قدرت الله
(عربی) قدرت خداوند.قدسی
(عربی ـ فارسی) (منسوب به قدس)، 1- مربوط به عالم بالا، مربوط به عالم مج...قدسیه
(عربی) (مؤنث قدسی)، ( قدسی.قدوس
(عربی) (در قدیم) 1- پاک و منزه؛ 2- از نام ها و صفات خداوند.قدیر
توانا، قادر؛ از نامها و صفات خداوندقدیره
مؤنث قدیر، تواناقشنگ
زیبا، خوشگلقشنگ گل
گل زیبا، دختری که چهره اش مثل گل زیبا و لطیف است.قصیده
نام یکی از قالبهای شعر فارسی وعربیقطب الدین
(عربی) 1- محور آیین و کیش؛ 2- (اَعلام) 1) قطبالدین شیرازی: (= محمود ا...قطره
مقدار کمی از مایع که از جایی بچکد، چکهقمر
ماه؛ جِرم آسمانی که دور سیارهای بچرخد؛ (به مجاز) زن زیبارویقمرالزمان
ماه دوران؛ نام یکی از شخصیتهای هزار و یک شبقمرالملوک
آن که میان پادشاهان چون ماه میدرخشد.قمرتاج
تاج ماهقمرسیما
ویژگی آن که چهرهاش مثل ماه میباشد؛ (به مجاز) زیباروقمرناز
ماه ناز ، آن که چون ماه زیباست.قوام
(عربی) استواری، استحکام.قوام الدین
(عربی) 1- موجب استواری و استحکام دین؛ 2- (اَعلام) نام چند تن اشخاص در ...قهار
(عربی) 1- نیرومند، پر زور؛ 2- (در قدیم) سلطهگر و غالب و چیره؛ 3- از ن...قهرمان
(معرب پهلوان)، 1- آن که در کار دشوار و مهمی مثل ورزش یا جنگ تلاش زیادی...