اسم های ایرانی که با نی شروع میشن
نیاز
1- حالتی که در آن برای انجام دادن کاری یا برآوردن منظوری، چیزی یا کسی ...نیاوش
پسری که شبیه احداد و نیاکان خود است، مرکب از نیا و پسوند مشابهتنیایش
نماز بردن، عبادتنیتا
[نی = نه (به صورت شبه جمله) (در قدیم) نیست، نبود + تا = لنگه، مثل، مان...نیّر
(عربی) 1- روشن، منور؛ 2- (در قدیم) ستاره، کوکب.نیروانا
(سنسکریت) آخرین مرحله سلوک در نزد « بودا » که مرحلهی محو شدن جنبهی حیو...نیرومند
دارای نیرو، قوی.نیّره
(عربی) روشن، منیر، بسیار درخشان.نیسا
نیسان
نامی سریانی، باران بهارینیش آ
نیک بین
نیک پی
خجسته ، خوش قدمنیک روز
(در قدیم) (به مجاز) خوشبخت، سعادتمند.نیکا
1- خوب، خوش، زیبا، ظریف؛ 2- (از اصوات) بسی نیک، چه خوب، خوشا؛ 3- (به ص...نیکان
منسوب به نیکنیکتا
(نیک + تا = نظیر، مانند، لنگه)، نظیر نیک، مانند نیک، بسان نیک، ( نیک.نیکچهره
او که دارای چهرهای نیکوستنیکدخت
دختر نیک و شایستهنیکدل
از نام های برگزیدهنیکرخ
نیک رونیکروز
سعادتمند، خوشبختنیکروی
خوش صورتنیکزاد
از نام های برگزیدهنیکناز
1- دارای عشوهگری و زیبایی خوب؛ 2- ویژگی دختری که زیبا و خوب است؛ 3- ا...نیکنام
نیکونام، خوشنامنیکو
خوب، زیبا، نیکو کارنیکی
1- خوب بودن، خوبی، نیکوکاری، احسان؛ 2- (در قدیم) آسایش، رفاه، ثواب اُخ...نیلا
(سنسکریت ـ فارسی) (نیل + ا (پسوند نسبت)) منسوب به نیل، ت نیل.نیلاب
نیلای
نیلرام
نیلگون
(سنسکریت ـ فارسی) (نیل + گون (پسوند شباهت))، نیلی نیلی.نیلو
(سنسکریت ـ فارسی) (نیل + او /u-/ (پسوند شباهت))، شبیه به نیل، مثل نیل،...نیلوفر
نام گلی استنیلیا
(سنسکریت ـ فارسی) (نیلی + ا (پسوند نسبت))، منسوب به نیلی، ( نیلی.نیما
نام یکی از شاعران ایرانینینا
زیبایی، خوش اندامی و ظرافتنیو
پهلوان و دلیرنیوان
مرد دلیر، شجاع، پهلوان

1- حالتی که در آن برای انجام دادن کاری یا برآوردن منظوری، چیزی یا کسی ...نیاوش

پسری که شبیه احداد و نیاکان خود است، مرکب از نیا و پسوند مشابهتنیایش

نماز بردن، عبادتنیتا

[نی = نه (به صورت شبه جمله) (در قدیم) نیست، نبود + تا = لنگه، مثل، مان...نیّر

(عربی) 1- روشن، منور؛ 2- (در قدیم) ستاره، کوکب.نیروانا

(سنسکریت) آخرین مرحله سلوک در نزد « بودا » که مرحلهی محو شدن جنبهی حیو...نیرومند

دارای نیرو، قوی.نیّره

(عربی) روشن، منیر، بسیار درخشان.نیسا

نیسان

نامی سریانی، باران بهارینیش آ

نیک بین

نیک پی

خجسته ، خوش قدمنیک روز

(در قدیم) (به مجاز) خوشبخت، سعادتمند.نیکا

1- خوب، خوش، زیبا، ظریف؛ 2- (از اصوات) بسی نیک، چه خوب، خوشا؛ 3- (به ص...نیکان

منسوب به نیکنیکتا

(نیک + تا = نظیر، مانند، لنگه)، نظیر نیک، مانند نیک، بسان نیک، ( نیک.نیکچهره

او که دارای چهرهای نیکوستنیکدخت

دختر نیک و شایستهنیکدل

از نام های برگزیدهنیکرخ

نیک رونیکروز

سعادتمند، خوشبختنیکروی

خوش صورتنیکزاد

از نام های برگزیدهنیکناز

1- دارای عشوهگری و زیبایی خوب؛ 2- ویژگی دختری که زیبا و خوب است؛ 3- ا...نیکنام

نیکونام، خوشنامنیکو

خوب، زیبا، نیکو کارنیکی

1- خوب بودن، خوبی، نیکوکاری، احسان؛ 2- (در قدیم) آسایش، رفاه، ثواب اُخ...نیلا

(سنسکریت ـ فارسی) (نیل + ا (پسوند نسبت)) منسوب به نیل، ت نیل.نیلاب

نیلای

نیلرام

نیلگون

(سنسکریت ـ فارسی) (نیل + گون (پسوند شباهت))، نیلی نیلی.نیلو

(سنسکریت ـ فارسی) (نیل + او /u-/ (پسوند شباهت))، شبیه به نیل، مثل نیل،...نیلوفر

نام گلی استنیلیا

(سنسکریت ـ فارسی) (نیلی + ا (پسوند نسبت))، منسوب به نیلی، ( نیلی.نیما

نام یکی از شاعران ایرانینینا

زیبایی، خوش اندامی و ظرافتنیو

پهلوان و دلیرنیوان

مرد دلیر، شجاع، پهلوان