اسم های ایرانی که با مُ شروع میشن
مُحَیّا
(عربی) (در قدیم) چهره، صورت.مُرَوه
به معنی مُرَوَح است که بسیار خوشبو و معطر کننده است، خوشبوی شده، بوی ع...مُرسا
(عربی) استوار گشتن، واقع شدن و ثابت گردیدن.مُصلح الدین
(عربی) 1- اصلاحکننده در دین، نیکخواه در امور دین؛ 2- (اَعلام) مصلحالد...مُظفرالدین
(عربی) 1- آن که موجب پیروزی دین و آیین است، پیروزمند در دین؛ 2- (اَعلا...مُعتصم
(عربی) 1- (در قدیم) چنگ در زننده، پناه برنده؛ 2- چنگ زننده در چیزی برا...مُعزز
(عربی) 1- عزیز ، گرامی؛ 2- بزرگوار و ارجمند (زن).مُعظم
(عربی) بزرگ داشته شده، بزرگوار.مُکَرم
(عربی) 1- گرامی و عزیز کرده، عزیز و محترم؛ 2- (در حالت قیدی) (در قدیم)...مُنیراعظم
(عربی) 1- درخشندگی و تابندگی زیاد؛ 2- (به مجاز) بسیار زیبارو.مُوژان
چشم خمار و پر کرشمه، غنچه نرگسمُهنّد
(عربی) (در قدیم) ساخته شده در هندوستان به ویژه نوعی شمشیر، هندوانی، شم...

(عربی) (در قدیم) چهره، صورت.مُرَوه

به معنی مُرَوَح است که بسیار خوشبو و معطر کننده است، خوشبوی شده، بوی ع...مُرسا

(عربی) استوار گشتن، واقع شدن و ثابت گردیدن.مُصلح الدین

(عربی) 1- اصلاحکننده در دین، نیکخواه در امور دین؛ 2- (اَعلام) مصلحالد...مُظفرالدین

(عربی) 1- آن که موجب پیروزی دین و آیین است، پیروزمند در دین؛ 2- (اَعلا...مُعتصم

(عربی) 1- (در قدیم) چنگ در زننده، پناه برنده؛ 2- چنگ زننده در چیزی برا...مُعزز

(عربی) 1- عزیز ، گرامی؛ 2- بزرگوار و ارجمند (زن).مُعظم

(عربی) بزرگ داشته شده، بزرگوار.مُکَرم

(عربی) 1- گرامی و عزیز کرده، عزیز و محترم؛ 2- (در حالت قیدی) (در قدیم)...مُنیراعظم

(عربی) 1- درخشندگی و تابندگی زیاد؛ 2- (به مجاز) بسیار زیبارو.مُوژان

چشم خمار و پر کرشمه، غنچه نرگسمُهنّد

(عربی) (در قدیم) ساخته شده در هندوستان به ویژه نوعی شمشیر، هندوانی، شم...