اسم های ایرانی که با فر شروع میشن
فرآذر
شکوه آتشفرات
(عربی) خوشترین آب، آب شیرین، آب بسیار گوارا، آبی که از فرط گوارایی عطش...فراتاگون
نام دختر آرتان و همسر داریوش بزرگفراچهر
مرکب از فرا (بالاتر) + چهر (صورت) = آنکه صورتی زیباتر از دیگران دارد.فرارنگ
فرانک، پروانه، از شخصیتهای شاهنامه، نام مادر فریدون پادشاه پیشدادی و همسر آبتینفراز
بالا، بلندیفرازمان
از نام های برگزیدهفرازمند
از نام های برگزیدهفرازنده
بالابرنده و افرازندهفرامرز
نام پسر رستم زالفرامین
فرانسیس
آزاد و رها از قید و بند- فرانسیس باکن فیلسوف بزرگ انگلیسیفرانک
پروانه، از شخصیت های شاهنامه، نام دختر برزین و زن بهرام گور، نام مادر فریدون پادشاه پیشدادی و همسر آبتینفرانه
فرانکفراییم
معرب از عبری نام پسر یوسف (ع)فربد
نگهبان و نگهدار فرفربو
مرکب از فر (شکوه) + بو = بو و عطر شکوه و منزلتفربود
راست و درستفرپرک
شب پره که آن را مرغ عیسی نیز می نامند.فرتاش
(دساتیر) وجود که در برابر عدم است. (از بر ساختهی فرقه آذرکیوان ـ برهان...فرتوک
پرستوفرج
(عربی) 1- به دست آمدن وضعیت مناسب یا مورد علاقه در کار؛ 2- گشایش در کا...فرج الله
(عربی) گشایش خدا، گشایش و فراوانی از سوی خدا.فرجاد
(دساتیر) فاضل و دانشمند. (از برساختههای فرقهی آذرکیوان ـ حاشیهی برهان...فرجام
سرانجام، عاقبت، پایان.فرجهان
شکوه دنیافرح
(عربی) شادمانی، سُرور، شاد شدن، شادمان گردیدن.فرح انگیز
(عربی ـ فارسی) برانگیزندهی شادی، شادی بخش، مفرح.فرح دخت
(عربی ـ فارسی) (فرح + دخت = دختر) دختر شاد و خوشحال.فرح روز
(عربی ـ فارسی) 1- آن که روزگارش به شادمانی و سُرور است؛ 2- (به مجاز) خ...فرح نسا
(عربی) (فرح + نسا)، زنی که موجب شادی و شادمانی باشد، شادی آور، شادمان ...فرح نوش
(عربی ـ فارسی) (فرح + نوش)، 1- شادمانی و سُرور جاوید؛ 2- (به مجاز) آن ...فرحان
شادان، خندانفرحانه
(عربی) (مؤنث فرحان)، فرحان.فرحزاد
(فرح = شادمانی و سرور + زاد = زاده)، 1- زاده ی شادمانی و سرور؛ 2- ویژ...فرحنا
فرحناز
(عربی ـ فارسی) 1- آن که مسرور و شادمان است و دارای ناز و عشوه است؛ 2- ...فرخ
اسم دخترانه و پسرانه به معنی خجسته، مبارک، فرخنده، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از مرزبانان خسروپرویز پادشاه ساسانیفرخ بانو
بانوی بزرگوار و فرخندهفرخ بخش
بخشنده بزرگوار، نام یکی از بهدینان یزد که در سال هشتاد و هشت یزگردی می زیسته است.

شکوه آتشفرات

(عربی) خوشترین آب، آب شیرین، آب بسیار گوارا، آبی که از فرط گوارایی عطش...فراتاگون

نام دختر آرتان و همسر داریوش بزرگفراچهر

مرکب از فرا (بالاتر) + چهر (صورت) = آنکه صورتی زیباتر از دیگران دارد.فرارنگ

فرانک، پروانه، از شخصیتهای شاهنامه، نام مادر فریدون پادشاه پیشدادی و همسر آبتینفراز

بالا، بلندیفرازمان

از نام های برگزیدهفرازمند

از نام های برگزیدهفرازنده

بالابرنده و افرازندهفرامرز

نام پسر رستم زالفرامین

فرانسیس

آزاد و رها از قید و بند- فرانسیس باکن فیلسوف بزرگ انگلیسیفرانک

پروانه، از شخصیت های شاهنامه، نام دختر برزین و زن بهرام گور، نام مادر فریدون پادشاه پیشدادی و همسر آبتینفرانه

فرانکفراییم

معرب از عبری نام پسر یوسف (ع)فربد

نگهبان و نگهدار فرفربو

مرکب از فر (شکوه) + بو = بو و عطر شکوه و منزلتفربود

راست و درستفرپرک

شب پره که آن را مرغ عیسی نیز می نامند.فرتاش

(دساتیر) وجود که در برابر عدم است. (از بر ساختهی فرقه آذرکیوان ـ برهان...فرتوک

پرستوفرج

(عربی) 1- به دست آمدن وضعیت مناسب یا مورد علاقه در کار؛ 2- گشایش در کا...فرج الله

(عربی) گشایش خدا، گشایش و فراوانی از سوی خدا.فرجاد

(دساتیر) فاضل و دانشمند. (از برساختههای فرقهی آذرکیوان ـ حاشیهی برهان...فرجام

سرانجام، عاقبت، پایان.فرجهان

شکوه دنیافرح

(عربی) شادمانی، سُرور، شاد شدن، شادمان گردیدن.فرح انگیز

(عربی ـ فارسی) برانگیزندهی شادی، شادی بخش، مفرح.فرح دخت

(عربی ـ فارسی) (فرح + دخت = دختر) دختر شاد و خوشحال.فرح روز

(عربی ـ فارسی) 1- آن که روزگارش به شادمانی و سُرور است؛ 2- (به مجاز) خ...فرح نسا

(عربی) (فرح + نسا)، زنی که موجب شادی و شادمانی باشد، شادی آور، شادمان ...فرح نوش

(عربی ـ فارسی) (فرح + نوش)، 1- شادمانی و سُرور جاوید؛ 2- (به مجاز) آن ...فرحان

شادان، خندانفرحانه

(عربی) (مؤنث فرحان)، فرحان.فرحزاد

(فرح = شادمانی و سرور + زاد = زاده)، 1- زاده ی شادمانی و سرور؛ 2- ویژ...فرحنا

فرحناز

(عربی ـ فارسی) 1- آن که مسرور و شادمان است و دارای ناز و عشوه است؛ 2- ...فرخ

اسم دخترانه و پسرانه به معنی خجسته، مبارک، فرخنده، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از مرزبانان خسروپرویز پادشاه ساسانیفرخ بانو

بانوی بزرگوار و فرخندهفرخ بخش

بخشنده بزرگوار، نام یکی از بهدینان یزد که در سال هشتاد و هشت یزگردی می زیسته است.