اسم های ایرانی که با صب شروع میشن
صبا
(عربی) 1- نسیم ملایم و خنکی که در برخی نواحی از طرف شمال شرق میوزد در ...صباح
(عربی) 1- (در قدیم) بامداد، صبح در مقابلِ مَسا؛ 2- (به مجاز) روز.صبرا
(عربی ـ فارسی) [صبر = بردباری کردن در برابر سختیها و ناملایمتها، شکی...صبری
(عربی ـ فارسی) (صبر + ی (پسوند نسبت))، 1- منسوب به صبر؛ 2- (به مجاز) ص...صبریه
(عربی) (صبر + ایه (پسوند نسبت))، 1- منسوب به صبر؛ 2- (به مجاز) صبور و ...صبور
آنکه در برابر سختیها و رنجها بردبار است، صبر کننده، شکیبا؛ از نامهای خداوندصبورا
(عربی ـ فارسی) (صبور + ا (الف نسبت یا تعظیم))، به معنی بردبار، صبور.صبوره
(عربی ـ فارسی) (صبور + ه (نسبت))، 1- منسوب به صبور؛ 2- (به مجاز) صبور ...صبیح
(عربی) 1- (در قدیم) (به مجاز) زیبا و شاد؛ 2- خندان و خوشحال.صبیحه
(عربی) (مؤنث صَبیح)، ( صَبیح.صبیه
(عربی) به گونه احترام آمیز به معنی دختر (فرزند).

(عربی) 1- نسیم ملایم و خنکی که در برخی نواحی از طرف شمال شرق میوزد در ...صباح

(عربی) 1- (در قدیم) بامداد، صبح در مقابلِ مَسا؛ 2- (به مجاز) روز.صبرا

(عربی ـ فارسی) [صبر = بردباری کردن در برابر سختیها و ناملایمتها، شکی...صبری

(عربی ـ فارسی) (صبر + ی (پسوند نسبت))، 1- منسوب به صبر؛ 2- (به مجاز) ص...صبریه

(عربی) (صبر + ایه (پسوند نسبت))، 1- منسوب به صبر؛ 2- (به مجاز) صبور و ...صبور

آنکه در برابر سختیها و رنجها بردبار است، صبر کننده، شکیبا؛ از نامهای خداوندصبورا

(عربی ـ فارسی) (صبور + ا (الف نسبت یا تعظیم))، به معنی بردبار، صبور.صبوره

(عربی ـ فارسی) (صبور + ه (نسبت))، 1- منسوب به صبور؛ 2- (به مجاز) صبور ...صبیح

(عربی) 1- (در قدیم) (به مجاز) زیبا و شاد؛ 2- خندان و خوشحال.صبیحه

(عربی) (مؤنث صَبیح)، ( صَبیح.صبیه

(عربی) به گونه احترام آمیز به معنی دختر (فرزند).