اسم های ایرانی که با شه شروع میشن
شهاب
جلال و بزرگی، پدیده ای آسمانیشهاب الدین
(عربی) 1- نورِ دین، آن که وجودش برای دین تابناک است؛ 2- (اَعلام) 1) شه...شهام
تیز خاطر، چالاک.شهامت
(عربی) بی باکی، دلیری، حالت ترس نداشتن از چیزی یا کسی در انجام کاری یا...شهباز
(= شاهباز)، نوعی باز سفید رنگ با چشمان زرد و پنجه و منقار قوی که در قد...شهپر
(= شاه پر)، هر یک از پرهای اصلی پرندگان.شهد
(عربی) 1- عصارهی میوه که بر اثر جوشیدن غلیظ شده است؛ 2- مادهی قندی مذا...شهداد
(= شاه داد) [شاه (در عرفان) = خداوند + داد = داده، آفریده]، 1- آفریدهی...شهدخت
(شه = شاه + دخت = دختر)، 1- دختر شاه؛ 2- (به مجاز) عالی قدر و ارزشمند.شهراد
پادشاهِ جوانمردشهرام
1- مطیع شاه، رام شاه؛ 2- آرام شاه، موجب آرامش شاه.شهربانو
نام زن رستم، ملکهشهرخ
شاه رخشهرداد
زادهی شهر، شهریشهردخت
شهرزاد
زادهی شهرشهرناز
نام خواهر جمشید، مایه فخر و مباهات دیارشهرنواز
خواهر شاه جمشید پیشدادیشهرنوش
شهرو
نام مادر برزویه پزشک، شهرخشهرود
شهروز
(اَعلام) نام وزیر شاهپور.شهره
(عربی) مشهور، نامور.شهریار
شهزاد
1- شاهزاده، فرزند شاه یا از نسل شاه؛ 2- عنوان برای امامزادهها.شهسوار
(= شاه سوار)، 1- ماهر در سوارکاری؛ 2- (در قدیم) (به مجاز) شخص بسیار بر...شهگل
بهترین گلشهلا
دارای چشمان سیاه، زیباشهمیر
(شه = شاه + میر = امیر)، 1- مخفف شاه امیر؛ 2- مقلوب شده ی امیرشاه؛ 3-...شهناز
دارای ناز شاهانهشهنام
1- بزرگ نام و دارندهی نامِ شاهانه؛ 2- (به مجاز) نیکنام، نکونام.شهنواز
مورد نوازش شاه قرار گرفتهشهنور
نور شاه و به تعبیری نور خداشهیاد
مرکب از شه (شاد) + یاد (خاطره)شهیار
همدم، همنشین و مونس شاه؛ نظیر و همتای شاه؛ (به مجاز) بلند مرتبهشهیر
معروف، نام آور، نامدارشهین
دارای ارزش و مقامِ شاهانهشهین بانو
بانوی با ارزششهین دخت
(شهین + دخت = دختر)، 1- دخترِ شاهزاده؛ 2- (به مجاز) دخترِ بلند مرتبه و...
جلال و بزرگی، پدیده ای آسمانیشهاب الدین
(عربی) 1- نورِ دین، آن که وجودش برای دین تابناک است؛ 2- (اَعلام) 1) شه...شهام
تیز خاطر، چالاک.شهامت
(عربی) بی باکی، دلیری، حالت ترس نداشتن از چیزی یا کسی در انجام کاری یا...شهباز
(= شاهباز)، نوعی باز سفید رنگ با چشمان زرد و پنجه و منقار قوی که در قد...شهپر
(= شاه پر)، هر یک از پرهای اصلی پرندگان.شهد
(عربی) 1- عصارهی میوه که بر اثر جوشیدن غلیظ شده است؛ 2- مادهی قندی مذا...شهداد
(= شاه داد) [شاه (در عرفان) = خداوند + داد = داده، آفریده]، 1- آفریدهی...شهدخت
(شه = شاه + دخت = دختر)، 1- دختر شاه؛ 2- (به مجاز) عالی قدر و ارزشمند.شهراد
پادشاهِ جوانمردشهرام
1- مطیع شاه، رام شاه؛ 2- آرام شاه، موجب آرامش شاه.شهربانو
نام زن رستم، ملکهشهرخ
شاه رخشهرداد
زادهی شهر، شهریشهردخت
شهرزاد
زادهی شهرشهرناز
نام خواهر جمشید، مایه فخر و مباهات دیارشهرنواز
خواهر شاه جمشید پیشدادیشهرنوش
شهرو
نام مادر برزویه پزشک، شهرخشهرود
شهروز
(اَعلام) نام وزیر شاهپور.شهره
(عربی) مشهور، نامور.شهریار
شهزاد
1- شاهزاده، فرزند شاه یا از نسل شاه؛ 2- عنوان برای امامزادهها.شهسوار
(= شاه سوار)، 1- ماهر در سوارکاری؛ 2- (در قدیم) (به مجاز) شخص بسیار بر...شهگل
بهترین گلشهلا
دارای چشمان سیاه، زیباشهمیر
(شه = شاه + میر = امیر)، 1- مخفف شاه امیر؛ 2- مقلوب شده ی امیرشاه؛ 3-...شهناز
دارای ناز شاهانهشهنام
1- بزرگ نام و دارندهی نامِ شاهانه؛ 2- (به مجاز) نیکنام، نکونام.شهنواز
مورد نوازش شاه قرار گرفتهشهنور
نور شاه و به تعبیری نور خداشهیاد
مرکب از شه (شاد) + یاد (خاطره)شهیار
همدم، همنشین و مونس شاه؛ نظیر و همتای شاه؛ (به مجاز) بلند مرتبهشهیر
معروف، نام آور، نامدارشهین
دارای ارزش و مقامِ شاهانهشهین بانو
بانوی با ارزششهین دخت
(شهین + دخت = دختر)، 1- دخترِ شاهزاده؛ 2- (به مجاز) دخترِ بلند مرتبه و...