اسم های ایرانی که با خر شروع میشن
خرامان
دارای حالت خرامیدن، در حال خرامیدن، به آهستگی و با ناز.خردمند
نام یکی از پیروان دستور آذرکیوانخرشا
خورشید، آفتاب، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر خراد از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی.خرشید
خورشید، آفتاب، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر خراد از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانیخرم
شادمان، خوشخرم بانو
بانوی شاد و خوشحالخرم بهار
آن که چون بهار خرم و با طراوت است، نام دختر فتحعلی شاه قاجارخرم چهر
آن که چهره ای شاداب و با طراوت دارد.خرم گل
آن که چون گل خرم و با طراوت است.خرمدخت
دختر شاد و با طراوتخرمدل
خوشدل، خوشحال، شادمانخرمشاد
با طراوت و شادابخرمن
توده غله درو شده، توده و مقدار انبوه از هر چیزخرمناز
زیبا و با طراوتخرمه
نام همسر مزدک، گیاهی است مانند لوبیا

دارای حالت خرامیدن، در حال خرامیدن، به آهستگی و با ناز.خردمند

نام یکی از پیروان دستور آذرکیوانخرشا

خورشید، آفتاب، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر خراد از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی.خرشید

خورشید، آفتاب، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر خراد از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانیخرم

شادمان، خوشخرم بانو

بانوی شاد و خوشحالخرم بهار

آن که چون بهار خرم و با طراوت است، نام دختر فتحعلی شاه قاجارخرم چهر

آن که چهره ای شاداب و با طراوت دارد.خرم گل

آن که چون گل خرم و با طراوت است.خرمدخت

دختر شاد و با طراوتخرمدل

خوشدل، خوشحال، شادمانخرمشاد

با طراوت و شادابخرمن

توده غله درو شده، توده و مقدار انبوه از هر چیزخرمناز

زیبا و با طراوتخرمه

نام همسر مزدک، گیاهی است مانند لوبیا