اسم های ایرانی که با ان شروع میشن
انار
انارام
روشنایی بی فروغ و بی پایانانارگل
انتصار
(عربی) 1- (در قدیم) یاری دادن، کمک کردن؛ 2- یاری یافتن، نصرت یافتن، پی...اندریمان
کسی که اندیشه اش در پی شهرت و ستایش استاندیشه
1- آنچه از اندیشیدن حاصل میشود، فکر؛ 2- (در قدیم) توجه، غمخواری.انسی
(عربی ـ فارسی) ( اِنس = انسان، بشر + ی (پسوند نسبت))، 1- مربوط به انس،...انسیّه
(عربی) (اِنس= انسان، بشر+ ایه (پسوند نسبت))، مربوط به انس، منسوب...انصار
(عربی) 1- یاری دهندگان، یاران؛ 2- یاران پیامبر اسلام (ص). [به آن دسته ...انگبین
عسل، شهدانور
(عربی) 1- روشنتر، روشن، نورانی؛ 2- (به گونه احترام) (به مجاز) مبارک، ...انوش
جاویدانانوشا
بیمرگ و جاویدان.انوشک
انوشه، جاودانانوشه
بیمرگ و جاودانانوشیروان
(= انوشروان)، ( انوشروان 1انیران
روشنایی بی پایانانیس
(عربی) 1- انس گیرنده، همدم، مصاحب، همنشین؛ 2-(به مجاز) محبوب و مطلوب.انیسا
(عربی ـ فارسی) (اَنیس + ا (پسوند نسبت))، منسوب به اَنیس؛ ( اَنیس.انیسه
(عربی) (مؤنث انیس)، زن انس گیرنده و همدم، زن مصاحب و همنشین. + ( اَنی...
انارام
روشنایی بی فروغ و بی پایانانارگل
انتصار
(عربی) 1- (در قدیم) یاری دادن، کمک کردن؛ 2- یاری یافتن، نصرت یافتن، پی...اندریمان
کسی که اندیشه اش در پی شهرت و ستایش استاندیشه
1- آنچه از اندیشیدن حاصل میشود، فکر؛ 2- (در قدیم) توجه، غمخواری.انسی
(عربی ـ فارسی) ( اِنس = انسان، بشر + ی (پسوند نسبت))، 1- مربوط به انس،...انسیّه
(عربی) (اِنس= انسان، بشر+ ایه (پسوند نسبت))، مربوط به انس، منسوب...انصار
(عربی) 1- یاری دهندگان، یاران؛ 2- یاران پیامبر اسلام (ص). [به آن دسته ...انگبین
عسل، شهدانور
(عربی) 1- روشنتر، روشن، نورانی؛ 2- (به گونه احترام) (به مجاز) مبارک، ...انوش
جاویدانانوشا
بیمرگ و جاویدان.انوشک
انوشه، جاودانانوشه
بیمرگ و جاودانانوشیروان
(= انوشروان)، ( انوشروان 1انیران
روشنایی بی پایانانیس
(عربی) 1- انس گیرنده، همدم، مصاحب، همنشین؛ 2-(به مجاز) محبوب و مطلوب.انیسا
(عربی ـ فارسی) (اَنیس + ا (پسوند نسبت))، منسوب به اَنیس؛ ( اَنیس.انیسه
(عربی) (مؤنث انیس)، زن انس گیرنده و همدم، زن مصاحب و همنشین. + ( اَنی...