اسم های ایرانی که با حرف م شروع میشن
مَشیانه
نخستین آفریده، نام نخستین زن (حوا)مَکیه
(عربی) (مؤنث مکی)، 1- مربوط یا متعلق به مکه؛ 2-اهل مکه؛ 3- (اَعلام) سو...مَلَک سیما
(عربی) خوشگل، پریچهر، فرشته روی، زیبا روی.مَنزلت
(عربی) 1- ارزش و اهمیت؛ 2- (در قدیم) مقام، درجه؛ 3- نظم و انضباط؛ 4- ح...مَهدا
(عربی) اول شب، پاسی از شب، آرامش شب.مَیسا
(عربی، مَیساء) زنی که با برازندگی و تکبّر راه میرود، متکبر و با تبختر ...مَیسون
(عربی) وزین، با وقار، بردبار، گرانمایه.مِهزاد
بزرگ زاده، شاهزادهمِهیاد
(مِه = مِهتر، بزرگتر + یاد)، تداعیگر مِهتری و بزرگی؛ (به مجاز) مِهتر و بزرگترمُحَیّا
(عربی) (در قدیم) چهره، صورت.مُرَوه
به معنی مُرَوَح است که بسیار خوشبو و معطر کننده است، خوشبوی شده، بوی ع...مُرسا
(عربی) استوار گشتن، واقع شدن و ثابت گردیدن.مُصلح الدین
(عربی) 1- اصلاحکننده در دین، نیکخواه در امور دین؛ 2- (اَعلام) مصلحالد...مُظفرالدین
(عربی) 1- آن که موجب پیروزی دین و آیین است، پیروزمند در دین؛ 2- (اَعلا...مُعتصم
(عربی) 1- (در قدیم) چنگ در زننده، پناه برنده؛ 2- چنگ زننده در چیزی برا...مُعزز
(عربی) 1- عزیز ، گرامی؛ 2- بزرگوار و ارجمند (زن).مُعظم
(عربی) بزرگ داشته شده، بزرگوار.مُکَرم
(عربی) 1- گرامی و عزیز کرده، عزیز و محترم؛ 2- (در حالت قیدی) (در قدیم)...مُنیراعظم
(عربی) 1- درخشندگی و تابندگی زیاد؛ 2- (به مجاز) بسیار زیبارو.مُوژان
چشم خمار و پر کرشمه، غنچه نرگسمُهنّد
(عربی) (در قدیم) ساخته شده در هندوستان به ویژه نوعی شمشیر، هندوانی، شم...مائده
(عربی) (مؤنث مائد) 1- (درقدیم) خوردنی، طعام؛ 2- سفرهای که بر آن غذا م...ماتیسا
ماهتیسا، در گویش مازندران ماه تنهاماتینا
نام ساتراپ نشینِماجان
ماجد
(عربی) دارای مجد و بزرگی، بزرگوار.ماجده
(عربی) (مؤنث ماجد)، زنِ بزرگوار.مادیار
یاور و کمک کننده مادر، مددکار برای مادرمارال
1- (ترکی) مرال، گوزن، آهو؛ 2- (به مجاز) زیبا و خوش اندام.مارتا
در اوستا مشا و مارتا به معنای نوع انسان آمده است، فناپذیر، دنیاییمارتیا
آدمی، انسانماردین
1- نام یکی از شهرهای کردستان ترکیه است که در دامنهی جنوبی قراجه داغ وا...ماری
گونهی دیگری از مریم ـ مادر حضرت عیسی مسیح(ع) ـ که در زبانهای اروپایی ...ماریا
(اَعلام) نام دختر ارتهباذ [پادشاه ماد] به قول پلوتارک که با غیر ایران...ماریان
مارینا
دارندهی هر چیز ارزشمند.ماریه
1- زنِ سفید و براق، بسیار درخشنده؛ 2- (اَعلام) نام همسر قبطی پیامبر اس...مازار
یکی از سرداران مادی کورشمازنه
مازندران در اوستامازیار
نام پسر غارن. از اسپهبدان تبرستان

نخستین آفریده، نام نخستین زن (حوا)مَکیه

(عربی) (مؤنث مکی)، 1- مربوط یا متعلق به مکه؛ 2-اهل مکه؛ 3- (اَعلام) سو...مَلَک سیما

(عربی) خوشگل، پریچهر، فرشته روی، زیبا روی.مَنزلت

(عربی) 1- ارزش و اهمیت؛ 2- (در قدیم) مقام، درجه؛ 3- نظم و انضباط؛ 4- ح...مَهدا

(عربی) اول شب، پاسی از شب، آرامش شب.مَیسا

(عربی، مَیساء) زنی که با برازندگی و تکبّر راه میرود، متکبر و با تبختر ...مَیسون

(عربی) وزین، با وقار، بردبار، گرانمایه.مِهزاد

بزرگ زاده، شاهزادهمِهیاد

(مِه = مِهتر، بزرگتر + یاد)، تداعیگر مِهتری و بزرگی؛ (به مجاز) مِهتر و بزرگترمُحَیّا

(عربی) (در قدیم) چهره، صورت.مُرَوه

به معنی مُرَوَح است که بسیار خوشبو و معطر کننده است، خوشبوی شده، بوی ع...مُرسا

(عربی) استوار گشتن، واقع شدن و ثابت گردیدن.مُصلح الدین

(عربی) 1- اصلاحکننده در دین، نیکخواه در امور دین؛ 2- (اَعلام) مصلحالد...مُظفرالدین

(عربی) 1- آن که موجب پیروزی دین و آیین است، پیروزمند در دین؛ 2- (اَعلا...مُعتصم

(عربی) 1- (در قدیم) چنگ در زننده، پناه برنده؛ 2- چنگ زننده در چیزی برا...مُعزز

(عربی) 1- عزیز ، گرامی؛ 2- بزرگوار و ارجمند (زن).مُعظم

(عربی) بزرگ داشته شده، بزرگوار.مُکَرم

(عربی) 1- گرامی و عزیز کرده، عزیز و محترم؛ 2- (در حالت قیدی) (در قدیم)...مُنیراعظم

(عربی) 1- درخشندگی و تابندگی زیاد؛ 2- (به مجاز) بسیار زیبارو.مُوژان

چشم خمار و پر کرشمه، غنچه نرگسمُهنّد

(عربی) (در قدیم) ساخته شده در هندوستان به ویژه نوعی شمشیر، هندوانی، شم...مائده

(عربی) (مؤنث مائد) 1- (درقدیم) خوردنی، طعام؛ 2- سفرهای که بر آن غذا م...ماتیسا

ماهتیسا، در گویش مازندران ماه تنهاماتینا

نام ساتراپ نشینِماجان

ماجد

(عربی) دارای مجد و بزرگی، بزرگوار.ماجده

(عربی) (مؤنث ماجد)، زنِ بزرگوار.مادیار

یاور و کمک کننده مادر، مددکار برای مادرمارال

1- (ترکی) مرال، گوزن، آهو؛ 2- (به مجاز) زیبا و خوش اندام.مارتا

در اوستا مشا و مارتا به معنای نوع انسان آمده است، فناپذیر، دنیاییمارتیا

آدمی، انسانماردین

1- نام یکی از شهرهای کردستان ترکیه است که در دامنهی جنوبی قراجه داغ وا...ماری

گونهی دیگری از مریم ـ مادر حضرت عیسی مسیح(ع) ـ که در زبانهای اروپایی ...ماریا

(اَعلام) نام دختر ارتهباذ [پادشاه ماد] به قول پلوتارک که با غیر ایران...ماریان

مارینا

دارندهی هر چیز ارزشمند.ماریه

1- زنِ سفید و براق، بسیار درخشنده؛ 2- (اَعلام) نام همسر قبطی پیامبر اس...مازار

یکی از سرداران مادی کورشمازنه

مازندران در اوستامازیار

نام پسر غارن. از اسپهبدان تبرستان