اسم های ایرانی که با حرف غ شروع میشن
غالب
(عربی) 1- غلبه کننده بر دیگری در جنگ، فاتح، پیروز؛ مسلط، چیره؛ 2- (اَع...غانم
(عربی) (در قدیم) غنیمت گرفته و بهرهمند.غدیر
آبگیری است بین مکه و مدینهغدیره
(عربی، غَدیرَة) گیسوی بافته و آویخته.غزال
(عربی) 1- نوعی آهوی ظریف اندام و بسیار تندرو با چشمان درشت سیاه؛ 2- (د...غزاله
(عربی) 1- (در قدیم) نوعی آهو برهی ماده؛ 2- (به مجاز) آفتاب، چشمهی آفتا...غزل
(عربی) 1- (در ادبیات) نوعی شعر، شعر عاشقانه؛ 2- (در موسیقی ایرانی) هر ...غزل ناز
غفّار
(عربی) 1- آمرزنده و بخشایندهی گناهان(خداوند)؛ 2- از صفات و نامهای خدا...غفور
(عربی) 1- بخشاینده و آمرزندهی گناهان(خداوند)؛ 2- از صفات و نامهای خدا...غلام حسن (غلامحسن)
(عربی) [غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + حسن]، ارادتمند و فرم...غلام حسین (غلامحسین)
(عربی) [غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + حسین]، ارادتمند و فر...غلام رضا (غلامرضا)
(عربی) [غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + رضا]، ارادتمند و فرم...غلام عباس (غلامعباس)
(عربی) [غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + عباس]، ارادتمند و فر...غلام علی (غلامعلی)
(عربی) [غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + علی]، ارادتمند و فرم...غلام محمد
(عربی) [غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + محمّد]، ارادتمند و ف...غنچه
گل نیمه بازغنی
(عربی) 1- ثروتمند؛ 2- آن که از کمک و هم کاری دیگران بینیاز است، بینیاز...غوغا
غیاث
فریادرس؛ فریادخواهی؛ از صفات و نامهای خداوندغیاث الدین
(عربی) 1- پناه دین و آیین؛ 2- (اَعلام) 1) لقب دو تن از امیران آل کرت. ...
(عربی) 1- غلبه کننده بر دیگری در جنگ، فاتح، پیروز؛ مسلط، چیره؛ 2- (اَع...غانم
(عربی) (در قدیم) غنیمت گرفته و بهرهمند.غدیر
آبگیری است بین مکه و مدینهغدیره
(عربی، غَدیرَة) گیسوی بافته و آویخته.غزال
(عربی) 1- نوعی آهوی ظریف اندام و بسیار تندرو با چشمان درشت سیاه؛ 2- (د...غزاله
(عربی) 1- (در قدیم) نوعی آهو برهی ماده؛ 2- (به مجاز) آفتاب، چشمهی آفتا...غزل
(عربی) 1- (در ادبیات) نوعی شعر، شعر عاشقانه؛ 2- (در موسیقی ایرانی) هر ...غزل ناز
غفّار
(عربی) 1- آمرزنده و بخشایندهی گناهان(خداوند)؛ 2- از صفات و نامهای خدا...غفور
(عربی) 1- بخشاینده و آمرزندهی گناهان(خداوند)؛ 2- از صفات و نامهای خدا...غلام حسن (غلامحسن)
(عربی) [غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + حسن]، ارادتمند و فرم...غلام حسین (غلامحسین)
(عربی) [غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + حسین]، ارادتمند و فر...غلام رضا (غلامرضا)
(عربی) [غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + رضا]، ارادتمند و فرم...غلام عباس (غلامعباس)
(عربی) [غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + عباس]، ارادتمند و فر...غلام علی (غلامعلی)
(عربی) [غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + علی]، ارادتمند و فرم...غلام محمد
(عربی) [غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + محمّد]، ارادتمند و ف...غنچه
گل نیمه بازغنی
(عربی) 1- ثروتمند؛ 2- آن که از کمک و هم کاری دیگران بینیاز است، بینیاز...غوغا
غیاث
فریادرس؛ فریادخواهی؛ از صفات و نامهای خداوندغیاث الدین
(عربی) 1- پناه دین و آیین؛ 2- (اَعلام) 1) لقب دو تن از امیران آل کرت. ...