اسم های ایرانی که به یل ختم میشن
آنیل
معروف، نامداراسرافیل
(عبری) 1- درخشیدن مانند آتش؛ 2- (در ادیان) به باور مسلمانان و پیروان د...اسماعیل
(عبری) 1- به معنی «مسموع از خدا »؛ 2- (اَعلام) 1) پیامبر بنی اسرائیل پ...امیراسماعیل
(عربی ـ عبری)، از نام های مرکب، ه امیر و اسماعیل.امیرسهیل
(عربی) از نام‌های مرکب، ( امیر و سهیل.جبرائیل
(عبری) (= جبریل، جبرئیل) 1- بندهی خدا، مرد خدا؛ 2- (اَعلام) در فرهنگ ا...جبرئیل
نامی عبری یکی از فرشتگان مقربجلیل
(عربی) 1- بلند مرتبه، بزرگوار؛ 2- بزرگ، شکوهمند؛ 3-از نام‌ها و صفات خد...جمیل
(عربی) 1- زیبا؛ 2- (به مجاز) شایسته، بایسته، نیکو، خوب.خلیل
(عربی) 1- دوست، دوست یکدل؛ 2- (اَعلام) لقب حضرت ابراهیم(ع) در قرآن کری...راحیل
(عبری) 1- در عبری گوسفند؛ 2- (اَعلام) همسر حضرت یعقوب(ع) و دختر لابان ...سویل
(ترکی) لایق، محبت.سهیل
ستاره ای است معروف که در آخر فصل گرما طلوع کند.شمایل
(عربی) 1- ظاهر کسی یا چیزی، شکل و صورت؛ 2- (در قدیم) خویها، خصلت‌های ن...عبدالجلیل
(عربی) 1- بندهی خدای بزرگوار؛ 2- (اَعلام) عبدالجلیل نصیرالدین ابوالرشی...عقیل
(عربی) 1- خردمند و بزرگوار، عاقل و گرامی؛ 2- (اَعلام) [قرن اول هجری] ف...کمیل
(عربی) 1- کامل، تمام؛ 2- (اَعلام) کمیل ابن زیاد: [قرن اول هجری] مسلمان...گلایل
(فرانسوی؛glaïeul ) 1- (در گیاهی) گل زینتیِ زیبا به رنگ‌های مختلف که آر...گیل
گرد و پهلوانمحمداسماعیل
(عربی ـ عبری) از نام‌های مرکب، ا محمّد و اسماعیل.محمدجلیل
(عربی) از نام‌های مرکب، ا محمّد و جلیل.محمدجمیل
(عربی) از نام‌های مرکب، ا محمّد و جمیل.محمدخلیل
(عربی) از نام‌های مرکب، ا محمّد و خلیل.محمدسهیل
(عربی) از نام‌های مرکب، ا محمّد و سهیل.محمدعقیل
(عربی) از نام‌های مرکب، ا محمّد و عقیل .محمدکمیل
(عربی) از نام‌های مرکب، ا محمّد و کمیل.میکائیل
مقرب، نام فرشته‌ی روزی‌هانبیل
(عربی) 1- هوشیار، زیرک؛ 2- نجیب، بزرگ؛ 3- (در قدیم) (به مجاز) عالی.نشمیل
(کردی) 1- زیبای دلکش و نازک اندام؛ 2- خوشگل.هابیل
معرب از عبری، نفس یا بخار، نام پسر آدم (ع)یاشیل
سبز کبود، سبز چمنی، کبود
معروف، نامداراسرافیل
(عبری) 1- درخشیدن مانند آتش؛ 2- (در ادیان) به باور مسلمانان و پیروان د...اسماعیل
(عبری) 1- به معنی «مسموع از خدا »؛ 2- (اَعلام) 1) پیامبر بنی اسرائیل پ...امیراسماعیل
(عربی ـ عبری)، از نام های مرکب، ه امیر و اسماعیل.امیرسهیل
(عربی) از نام‌های مرکب، ( امیر و سهیل.جبرائیل
(عبری) (= جبریل، جبرئیل) 1- بندهی خدا، مرد خدا؛ 2- (اَعلام) در فرهنگ ا...جبرئیل
نامی عبری یکی از فرشتگان مقربجلیل
(عربی) 1- بلند مرتبه، بزرگوار؛ 2- بزرگ، شکوهمند؛ 3-از نام‌ها و صفات خد...جمیل
(عربی) 1- زیبا؛ 2- (به مجاز) شایسته، بایسته، نیکو، خوب.خلیل
(عربی) 1- دوست، دوست یکدل؛ 2- (اَعلام) لقب حضرت ابراهیم(ع) در قرآن کری...راحیل
(عبری) 1- در عبری گوسفند؛ 2- (اَعلام) همسر حضرت یعقوب(ع) و دختر لابان ...سویل
(ترکی) لایق، محبت.سهیل
ستاره ای است معروف که در آخر فصل گرما طلوع کند.شمایل
(عربی) 1- ظاهر کسی یا چیزی، شکل و صورت؛ 2- (در قدیم) خویها، خصلت‌های ن...عبدالجلیل
(عربی) 1- بندهی خدای بزرگوار؛ 2- (اَعلام) عبدالجلیل نصیرالدین ابوالرشی...عقیل
(عربی) 1- خردمند و بزرگوار، عاقل و گرامی؛ 2- (اَعلام) [قرن اول هجری] ف...کمیل
(عربی) 1- کامل، تمام؛ 2- (اَعلام) کمیل ابن زیاد: [قرن اول هجری] مسلمان...گلایل
(فرانسوی؛glaïeul ) 1- (در گیاهی) گل زینتیِ زیبا به رنگ‌های مختلف که آر...گیل
گرد و پهلوانمحمداسماعیل
(عربی ـ عبری) از نام‌های مرکب، ا محمّد و اسماعیل.محمدجلیل
(عربی) از نام‌های مرکب، ا محمّد و جلیل.محمدجمیل
(عربی) از نام‌های مرکب، ا محمّد و جمیل.محمدخلیل
(عربی) از نام‌های مرکب، ا محمّد و خلیل.محمدسهیل
(عربی) از نام‌های مرکب، ا محمّد و سهیل.محمدعقیل
(عربی) از نام‌های مرکب، ا محمّد و عقیل .محمدکمیل
(عربی) از نام‌های مرکب، ا محمّد و کمیل.میکائیل
مقرب، نام فرشته‌ی روزی‌هانبیل
(عربی) 1- هوشیار، زیرک؛ 2- نجیب، بزرگ؛ 3- (در قدیم) (به مجاز) عالی.نشمیل
(کردی) 1- زیبای دلکش و نازک اندام؛ 2- خوشگل.هابیل
معرب از عبری، نفس یا بخار، نام پسر آدم (ع)یاشیل
سبز کبود، سبز چمنی، کبود
