اسم های ایرانی که به یب ختم میشن
ادیب
(عربی) 1- زیرک، 2- نگاهدارندهی حد همه چیز؛ 3- بافرهنگ، دانشمند؛ 4- خدا...حبیب
(عربی) 1- دوست، یار، معشوق؛ 2- (اَعلام) 1) حبیب ابن مظاهر [قرن اول هجر...حسیب
(عربی) 1- (در قدیم) دارای فضل و کمال اکتسابی یا ذاتی، بزرگوار؛ 2- از ا...شبیب
(عربی) 1- با ارزش و جوانمرد؛ 2- (اَعلام) 1) نام یکی از بزرگترین انقلاب...شعیب
(عبری) (اَعلام) پیامبری که بر اساس قرآن پس از هود و صالح در شهر مَدیَن...شکیب
تحمل، بردباری، صبر، شکیبیدن.صهیب
(عربی) (مصغر اَصْهَب)، 1- سرخ و سفید به هم آمیخته؛ 2- آن که موهای سرخ ...طیب
(عربی) 1- پاک، پاکیزه، مطهر؛ 2- (در قد یم) آنچه پاک و مطبوع است.مجیب
(عربی) 1- (در قدیم) جواب دهنده؛ 2- پاسخگو، اجابت کننده، روا کننده حاجت...محمدادیب
(عربی) از نام‌های مرکب، ا محمّد و ادیب.محمدحبیب
(عربی) از نام‌های مرکب، ا محمّد و حبیب.محمدطیب
(عربی) از نام‌های مرکب، ا محمّد و طیب.مصیب
(عربی) 1- (در قدیم) آن که حقیقت امری را دریافته است؛ 2- درستکار، صواب ...منیب
(عربی) (درقدیم) بازگشت کننده به سوی حق.نایب
(عربی) 1- آن که در غیاب کسی عهده‌دار مقام و مسئولیت اوست، جانشین، نمای...نجیب
(عربی) 1- دارای خصلت‌های برجسته و ممتاز اخلاقی؛ 2- شریف؛ 3- عفیف، پاکد...نصیب
(عربی) 1- سهم کسی از چیزی، بهره، حصه؛ 2- قسمت هرکس از سرنوشت.نقیب
(عربی) 1- مهتر قوم، سالار، سرپرست گروه؛ 2- در دورهی صفوی تا قاجار آن ک...
(عربی) 1- زیرک، 2- نگاهدارندهی حد همه چیز؛ 3- بافرهنگ، دانشمند؛ 4- خدا...حبیب
(عربی) 1- دوست، یار، معشوق؛ 2- (اَعلام) 1) حبیب ابن مظاهر [قرن اول هجر...حسیب
(عربی) 1- (در قدیم) دارای فضل و کمال اکتسابی یا ذاتی، بزرگوار؛ 2- از ا...شبیب
(عربی) 1- با ارزش و جوانمرد؛ 2- (اَعلام) 1) نام یکی از بزرگترین انقلاب...شعیب
(عبری) (اَعلام) پیامبری که بر اساس قرآن پس از هود و صالح در شهر مَدیَن...شکیب
تحمل، بردباری، صبر، شکیبیدن.صهیب
(عربی) (مصغر اَصْهَب)، 1- سرخ و سفید به هم آمیخته؛ 2- آن که موهای سرخ ...طیب
(عربی) 1- پاک، پاکیزه، مطهر؛ 2- (در قد یم) آنچه پاک و مطبوع است.مجیب
(عربی) 1- (در قدیم) جواب دهنده؛ 2- پاسخگو، اجابت کننده، روا کننده حاجت...محمدادیب
(عربی) از نام‌های مرکب، ا محمّد و ادیب.محمدحبیب
(عربی) از نام‌های مرکب، ا محمّد و حبیب.محمدطیب
(عربی) از نام‌های مرکب، ا محمّد و طیب.مصیب
(عربی) 1- (در قدیم) آن که حقیقت امری را دریافته است؛ 2- درستکار، صواب ...منیب
(عربی) (درقدیم) بازگشت کننده به سوی حق.نایب
(عربی) 1- آن که در غیاب کسی عهده‌دار مقام و مسئولیت اوست، جانشین، نمای...نجیب
(عربی) 1- دارای خصلت‌های برجسته و ممتاز اخلاقی؛ 2- شریف؛ 3- عفیف، پاکد...نصیب
(عربی) 1- سهم کسی از چیزی، بهره، حصه؛ 2- قسمت هرکس از سرنوشت.نقیب
(عربی) 1- مهتر قوم، سالار، سرپرست گروه؛ 2- در دورهی صفوی تا قاجار آن ک...
