اسم های ایرانی که به حرف ک ختم میشن
آتابیک
پدر بزرگ، مربی کودکان و بالاخص شاهزادگان، اتابکآرشاک
(پارسی باستان) (= اشک و ارشک)، ، ارشک.آستیاک
نام چهارمین و آخرین پادشاه مادآی بک
بت، صنمآیتک
(ترکی ـ فارسی) 1- ماه تنها، ماه بی همتا؛ 2- (به مجاز) زیبارو.آیریک
نام نیای یازدهم اشوزرتشتاَرَشک
پسر و جانشین اردشیر سوماتابک
پدربزرگ؛ لقب وزیران قاجارارشاک
1- (در بعضی از منابع) دلیر مرد و مبارز؛ 2- (اَعلام) 1) نام مؤسس سلسلهی...ارشک
نام نخستین پادشاه اشکانیاشک
اشکامیربابک
(عربی ـ فارسی)، از نام های مرکب، ه امیر و بابک.انوشک
انوشه، جاودانایپک
(ترکی) ابریشم، حریر، ابریشمی.بابک
استوار و پدر دوست داشتنیبادامک
بادام کوچک، نوعی درخت بادامبارنک
نام درختی است.بامک
بامداد، صبحبرمک
1- صورت دگرگون شدهی واژهی سانسکریت پَرَه مَکه (پرمکا) به معنای رئیسبهارک
به معنای مانند بهار، همچون بهار؛ (به مجاز) زیبا با طراوتپِژواک
1- (در فیزیک) صدایی که حاصل تکرارِ صدا پس از برخورد به مانع و بازتاب آ...پاساک
نام برادر زاده داریوش بزرگپانیک
کسی که قدمش نیک است، خوش قدمپرستوک
پوپک
پرندهای است، هدهدپیچک
تِیتَک
از نامهای زرتشتیان، شبکیه چشم به زبان پهلویتابناک
جذاب، روشن و درخشندهتبرّک
(عربی) 1- مبارک بودن، مبارکی، خجستگی، خوش یمنی؛ 1- برکت گرفتن.تخشک
خوبرو و زیباجلبک
چالاک
1- دارای سرعت و مهارت در عمل، چابک؛ 2- (در قدیم) بلند؛ 3- آراسته؛ 4- ب...چالیک
از بازی های کودکانچکاوک
پرندهای خوش آواز و کمی بزرگتر از گنجشک که تاج بر سر دارد.چوک
چشمهچیچک
گلخاتونک
خاتون (بانو) + ک، بانوی کوچک، نام روستایی در نزدیکی شیرازخارک
نوعی خرمای زرد و خشکرازک
گیاهی علفی از خانواده شاهدانه که معطر، تلخ، و دارویی استرامک
رام، اهلی، آرامش دهنده

پدر بزرگ، مربی کودکان و بالاخص شاهزادگان، اتابکآرشاک

(پارسی باستان) (= اشک و ارشک)، ، ارشک.آستیاک

نام چهارمین و آخرین پادشاه مادآی بک

بت، صنمآیتک

(ترکی ـ فارسی) 1- ماه تنها، ماه بی همتا؛ 2- (به مجاز) زیبارو.آیریک

نام نیای یازدهم اشوزرتشتاَرَشک

پسر و جانشین اردشیر سوماتابک

پدربزرگ؛ لقب وزیران قاجارارشاک

1- (در بعضی از منابع) دلیر مرد و مبارز؛ 2- (اَعلام) 1) نام مؤسس سلسلهی...ارشک

نام نخستین پادشاه اشکانیاشک

اشکامیربابک

(عربی ـ فارسی)، از نام های مرکب، ه امیر و بابک.انوشک

انوشه، جاودانایپک

(ترکی) ابریشم، حریر، ابریشمی.بابک

استوار و پدر دوست داشتنیبادامک

بادام کوچک، نوعی درخت بادامبارنک

نام درختی است.بامک

بامداد، صبحبرمک

1- صورت دگرگون شدهی واژهی سانسکریت پَرَه مَکه (پرمکا) به معنای رئیسبهارک

به معنای مانند بهار، همچون بهار؛ (به مجاز) زیبا با طراوتپِژواک

1- (در فیزیک) صدایی که حاصل تکرارِ صدا پس از برخورد به مانع و بازتاب آ...پاساک

نام برادر زاده داریوش بزرگپانیک

کسی که قدمش نیک است، خوش قدمپرستوک

پوپک

پرندهای است، هدهدپیچک

تِیتَک

از نامهای زرتشتیان، شبکیه چشم به زبان پهلویتابناک

جذاب، روشن و درخشندهتبرّک

(عربی) 1- مبارک بودن، مبارکی، خجستگی، خوش یمنی؛ 1- برکت گرفتن.تخشک

خوبرو و زیباجلبک

چالاک

1- دارای سرعت و مهارت در عمل، چابک؛ 2- (در قدیم) بلند؛ 3- آراسته؛ 4- ب...چالیک

از بازی های کودکانچکاوک

پرندهای خوش آواز و کمی بزرگتر از گنجشک که تاج بر سر دارد.چوک

چشمهچیچک

گلخاتونک

خاتون (بانو) + ک، بانوی کوچک، نام روستایی در نزدیکی شیرازخارک

نوعی خرمای زرد و خشکرازک

گیاهی علفی از خانواده شاهدانه که معطر، تلخ، و دارویی استرامک

رام، اهلی، آرامش دهنده