اسم های ایرانی که به حرف ه ختم میشن
آبگینه
شیشه، بلورآپامه
خوشرنگ و آبآتیه
(عربی) (مؤنث آتی) 1- آینده، زمان آینده؛ 2- (به مجاز) وضع و حالت چیزی د...آدینه
روز جمعه، آخرین روز هفته.آذرپَژوه
پسر آذرآیین پسر گستهم نویسنده کتاب گلستان دانشآذرپناه
نام یکی از ساتراپ آذرآبادگانآراسته
با نظم و ترتیبآرامه
منسوب به آرام م آرام.آرمینه
(آرمین + ه/-e/ (پسوند نسبت))، منسوب به آرمین، آرمین. 1) و 2)آریسته
ریشه فرانسوی تلفظآزاده
آزاد، اصيل ، نجیب ، شریفآساره
(لری، دزفولی) ستاره.آسوده
(صفت فاعلی از آسودن) استراحت یافته، راحت کرده، آرام گرفته، ساکن، فارغ،...آسیه
(عربی) (مؤنث أسِیَ، أسَیً) 1- اندوهگین؛ 2- استوانه، ستون؛ 3- (اَعلام) ...آصفه
(عربی ـ فارسی) (آصف + ه (پسوند نسبت))، منسوب به آصف، ه آصف.آفریده
1- مخلوق، خلق شده، از نیستی هست گردیده؛ 2- بشر، انسان، آدمی.آلاله
نام گلی استآمنه
(عربی) (مؤنث آمن) 1- ایمن و بیخوف، در امن و امان؛ 2- (اَعلام) [حدود 46...آنِسه
(عربی) (مؤنث آنس)، 1- زن نیکو؛ 2- دختر خانم؛ 3- زن نیکو زبان.آنسه
آنیه
(عربی) 1- جمع اناء، ظرفها، ظروف؛ 2- از واژه‌های قرآنی.آوازه
شهرت و نام آوریآینه
(= آیینه و آئینه)، ) آیینه (آئینه).آیه
(عربی) 1- نشانه، نشان، معجزه، دلیل، حجت، برهان؛ 2- اعجوبه، عجیبه. + ن...اَبدَه
بی آغازاَپیوه
نام پسر کیقباد نخستین پادشاه کیانیاَرزنده
(صفت فاعلی از ارزیدن) 1- دارای ارزش، ارزشمند، ارزمند، شایسته و لایق؛ 2...اُسامه
دلیر و شجاعاُسوه
(عربی) 1- پیشوا، رهبر، مقتدا، خصلتی که شخص بدان لایق مقتدایی گردد؛ 2-...احسان الله
(عربی) بخشش خدا، آن که خداوند به او نیکوئی مرحمت کرده است.احسانه
(عربی ـ فارسی) (احسان + ه (پسوند نسبت))، منسوب به احسان، ( احسان.ادیبه
(عربی) (مؤنث ادیب)، ( ادیب. 1- ، 2- ، 3- ، 4- و5-ارکیده
(فرانسوی) (در گیاهی) 1- گلی به شکل های غیرعادی و رنگ های درخشان، که ...اسدالله
(عربی) 1- شیرخدا؛ 2- (اَعلام) 1) از القاب حضرت علی(ع)؛ 2) لقب حمزه سید...اطهره
(عربی ـ فارسی) (اطهر + ه (پسوند نسبت)) منسوب به اطهر، اطهر.افروزه
1- آنچه بدان آتش گیرانند، آتش گیره؛ 2- شهاب.افسانه
داستان، خاطره و یادمانالهه
(عربی) (= الاهه) (مؤنث «اله»رب‌النوع)؛ 1- پرستش کردن؛ 2- ماه نو؛ 3- آف...ام سلمه
(عربی) (اَعلام) 1) [حدود سال 60 هجری] نام یکی از همسران پیامبر اسلام(ص...ام فروه
(عربی) (اَعلام) 1) مادر امام جعفر صادق(ع)؛ 2) نام دختر امام موسی بن جع...
شیشه، بلورآپامه
خوشرنگ و آبآتیه
(عربی) (مؤنث آتی) 1- آینده، زمان آینده؛ 2- (به مجاز) وضع و حالت چیزی د...آدینه
روز جمعه، آخرین روز هفته.آذرپَژوه
پسر آذرآیین پسر گستهم نویسنده کتاب گلستان دانشآذرپناه
نام یکی از ساتراپ آذرآبادگانآراسته
با نظم و ترتیبآرامه
منسوب به آرام م آرام.آرمینه
(آرمین + ه/-e/ (پسوند نسبت))، منسوب به آرمین، آرمین. 1) و 2)آریسته
ریشه فرانسوی تلفظآزاده
آزاد، اصيل ، نجیب ، شریفآساره
(لری، دزفولی) ستاره.آسوده
(صفت فاعلی از آسودن) استراحت یافته، راحت کرده، آرام گرفته، ساکن، فارغ،...آسیه
(عربی) (مؤنث أسِیَ، أسَیً) 1- اندوهگین؛ 2- استوانه، ستون؛ 3- (اَعلام) ...آصفه
(عربی ـ فارسی) (آصف + ه (پسوند نسبت))، منسوب به آصف، ه آصف.آفریده
1- مخلوق، خلق شده، از نیستی هست گردیده؛ 2- بشر، انسان، آدمی.آلاله
نام گلی استآمنه
(عربی) (مؤنث آمن) 1- ایمن و بیخوف، در امن و امان؛ 2- (اَعلام) [حدود 46...آنِسه
(عربی) (مؤنث آنس)، 1- زن نیکو؛ 2- دختر خانم؛ 3- زن نیکو زبان.آنسه
آنیه
(عربی) 1- جمع اناء، ظرفها، ظروف؛ 2- از واژه‌های قرآنی.آوازه
شهرت و نام آوریآینه
(= آیینه و آئینه)، ) آیینه (آئینه).آیه
(عربی) 1- نشانه، نشان، معجزه، دلیل، حجت، برهان؛ 2- اعجوبه، عجیبه. + ن...اَبدَه
بی آغازاَپیوه
نام پسر کیقباد نخستین پادشاه کیانیاَرزنده
(صفت فاعلی از ارزیدن) 1- دارای ارزش، ارزشمند، ارزمند، شایسته و لایق؛ 2...اُسامه
دلیر و شجاعاُسوه
(عربی) 1- پیشوا، رهبر، مقتدا، خصلتی که شخص بدان لایق مقتدایی گردد؛ 2-...احسان الله
(عربی) بخشش خدا، آن که خداوند به او نیکوئی مرحمت کرده است.احسانه
(عربی ـ فارسی) (احسان + ه (پسوند نسبت))، منسوب به احسان، ( احسان.ادیبه
(عربی) (مؤنث ادیب)، ( ادیب. 1- ، 2- ، 3- ، 4- و5-ارکیده
(فرانسوی) (در گیاهی) 1- گلی به شکل های غیرعادی و رنگ های درخشان، که ...اسدالله
(عربی) 1- شیرخدا؛ 2- (اَعلام) 1) از القاب حضرت علی(ع)؛ 2) لقب حمزه سید...اطهره
(عربی ـ فارسی) (اطهر + ه (پسوند نسبت)) منسوب به اطهر، اطهر.افروزه
1- آنچه بدان آتش گیرانند، آتش گیره؛ 2- شهاب.افسانه
داستان، خاطره و یادمانالهه
(عربی) (= الاهه) (مؤنث «اله»رب‌النوع)؛ 1- پرستش کردن؛ 2- ماه نو؛ 3- آف...ام سلمه
(عربی) (اَعلام) 1) [حدود سال 60 هجری] نام یکی از همسران پیامبر اسلام(ص...ام فروه
(عربی) (اَعلام) 1) مادر امام جعفر صادق(ع)؛ 2) نام دختر امام موسی بن جع...
