اسم های ایرانی که به حرف ق ختم میشن
آفاق
(عربی) 1- جمع افق، عالم، گیتی، جهان؛ کرانههای آسمان، اطراف؛ 2- (به مج...اسحاق
(عبری) (اَعلام) 1) نام پسر حضرت ابراهیم(ع) از ساره [سارا] از زمره پیام...اشواق
(عربی) (جمع شَوق) (در قدیم) شوق ها، آرزومندی ها.امیرصادق
(عربی) امیر و پادشاه راستگو، حاکم درستکار، حاکم و سردار راست کردار.توفیق
(عربی) 1- امکان دستیابی به مقصود، موفقیت، کامیابی؛ 2- یاری و تأیید، تأ...جعفر صادق
جعفر: در لغت به معنای رود و رودخانه است و نیز بمعنای جوی پرآب و جویبا...خالق
(عربی) 1- آنکه کسی یا چیزی را پدید میآورد، به وجود آورنده، آفریننده؛ 2...رزاق
(عربی) 1- روزی دهنده؛ 2- از نام های خداوند.زنبق
گلی درشت به رنگهای بنفش، سفید، یا زردشفق
(عربی) نوری سرخ که تا مدتی پس از غروب خورشید از آسمان به زمین میتابد.شفیق
(عربی) مهربان، دلسوز.شقایق
(عربی) 1- (در گیاهی) گلی سرخ رنگ؛ 2- گیاهی یک ساله و علفی یا کاشتنی ای...صادق
(عربی) 1- آن که گفتارش مطابق با واقعیت است، راستگو، راست و درست و راست...صدیق
(عربی) 1- (در تصوف) بندهی خاص خداوند؛ 2- (در قدیم) بسیار راستگو و درست...ضیاء الحق
(عربی) روشنائی و نورِ حق.طارق
(عربی) 1- سورهی هشتاد و ششم از قرآن کریم دارای هفده آیه؛ 2- (در قدیم) ...عبدالحق
(عربی) بندهی خدای راست.عبدالرزاق
(عربی) 1- بندهی خدای روزی دهنده؛ 2- (اَعلام) 1) عبدالرزاق باشتینی: نخس...عقیق
(عربی) 1- سنگی سلیسی و آبدار و قیمتی، که رنگ سرخ آن بسیار جالب است و د...فائق
(عربی) 1- دارای برتری، مسلط، چیره، عالی، برگزیده؛ 2- (اَعلام) فائق، دا...فاروق
(عربی) 1- (در قدیم) تمیز دهنده و فرق گذارنده؛ 2- (اَعلام) 1) لقب عمراب...محمداسحاق
(عربی ـ عبری) از نامهای مرکب، ا محمّد و اسحاق.محمدتوفیق
(عربی) از نامهای مرکب، ا محمّد و توفیق.محمدصادق
(عربی) از نامهای مرکب، ا محمّد و صادق.محمدصدیق
(عربی) از نامهای مرکب، ا محمّد و صدیق.محمدطارق
(عربی) از نامهای مرکب، ا محمّد و طارق.محمدفائق
(عربی) از نامهای مرکب، ا محمّد و فائق.محمدفاروق
(عربی) از نامهای مرکب، ا محمّد و فاروق.محمدمیثاق
(عربی) از نامهای مرکب، ا محمّد و میثاق.مشتاق
(عربی) 1- دارای شوق، بسیار مایل، آرزومند؛ 2- (به مجاز) عاشق؛ 3- (در عر...مصدق
(عربی) 1- گواهی دهنده به درستی کسی یا چیزی؛ 2- (در حقوق) آن که از طرف ...مهرآفاق
(مهر= مهربانی و محبت + آفاق = گیتی، جهان، زمانه، روزگار)، (به مجاز) مه...میثاق
پیمان و عهدناطق
(عربی) 1- سخنران؛ گوینده، سخنگو؛ دارای توانایی سخن گفتن، گویا؛ 2- (در...

(عربی) 1- جمع افق، عالم، گیتی، جهان؛ کرانههای آسمان، اطراف؛ 2- (به مج...اسحاق

(عبری) (اَعلام) 1) نام پسر حضرت ابراهیم(ع) از ساره [سارا] از زمره پیام...اشواق

(عربی) (جمع شَوق) (در قدیم) شوق ها، آرزومندی ها.امیرصادق

(عربی) امیر و پادشاه راستگو، حاکم درستکار، حاکم و سردار راست کردار.توفیق

(عربی) 1- امکان دستیابی به مقصود، موفقیت، کامیابی؛ 2- یاری و تأیید، تأ...جعفر صادق

جعفر: در لغت به معنای رود و رودخانه است و نیز بمعنای جوی پرآب و جویبا...خالق

(عربی) 1- آنکه کسی یا چیزی را پدید میآورد، به وجود آورنده، آفریننده؛ 2...رزاق

(عربی) 1- روزی دهنده؛ 2- از نام های خداوند.زنبق

گلی درشت به رنگهای بنفش، سفید، یا زردشفق

(عربی) نوری سرخ که تا مدتی پس از غروب خورشید از آسمان به زمین میتابد.شفیق

(عربی) مهربان، دلسوز.شقایق

(عربی) 1- (در گیاهی) گلی سرخ رنگ؛ 2- گیاهی یک ساله و علفی یا کاشتنی ای...صادق

(عربی) 1- آن که گفتارش مطابق با واقعیت است، راستگو، راست و درست و راست...صدیق

(عربی) 1- (در تصوف) بندهی خاص خداوند؛ 2- (در قدیم) بسیار راستگو و درست...ضیاء الحق

(عربی) روشنائی و نورِ حق.طارق

(عربی) 1- سورهی هشتاد و ششم از قرآن کریم دارای هفده آیه؛ 2- (در قدیم) ...عبدالحق

(عربی) بندهی خدای راست.عبدالرزاق

(عربی) 1- بندهی خدای روزی دهنده؛ 2- (اَعلام) 1) عبدالرزاق باشتینی: نخس...عقیق

(عربی) 1- سنگی سلیسی و آبدار و قیمتی، که رنگ سرخ آن بسیار جالب است و د...فائق

(عربی) 1- دارای برتری، مسلط، چیره، عالی، برگزیده؛ 2- (اَعلام) فائق، دا...فاروق

(عربی) 1- (در قدیم) تمیز دهنده و فرق گذارنده؛ 2- (اَعلام) 1) لقب عمراب...محمداسحاق

(عربی ـ عبری) از نامهای مرکب، ا محمّد و اسحاق.محمدتوفیق

(عربی) از نامهای مرکب، ا محمّد و توفیق.محمدصادق

(عربی) از نامهای مرکب، ا محمّد و صادق.محمدصدیق

(عربی) از نامهای مرکب، ا محمّد و صدیق.محمدطارق

(عربی) از نامهای مرکب، ا محمّد و طارق.محمدفائق

(عربی) از نامهای مرکب، ا محمّد و فائق.محمدفاروق

(عربی) از نامهای مرکب، ا محمّد و فاروق.محمدمیثاق

(عربی) از نامهای مرکب، ا محمّد و میثاق.مشتاق

(عربی) 1- دارای شوق، بسیار مایل، آرزومند؛ 2- (به مجاز) عاشق؛ 3- (در عر...مصدق

(عربی) 1- گواهی دهنده به درستی کسی یا چیزی؛ 2- (در حقوق) آن که از طرف ...مهرآفاق

(مهر= مهربانی و محبت + آفاق = گیتی، جهان، زمانه، روزگار)، (به مجاز) مه...میثاق

پیمان و عهدناطق

(عربی) 1- سخنران؛ گوینده، سخنگو؛ دارای توانایی سخن گفتن، گویا؛ 2- (در...