اسم های ایرانی که به حرف ف ختم میشن
آصف
(عربی از عبری) (اَعلام) 1) آصف [ابن برخیا]، نام دبیر یا وزیر حضرت سلیم...اشرف
(عربی) 1- گرانمایه تر، شریفتر؛ شریفترین، والاترین؛ 2- (در قدیم) بالا...جوزف
فرم انگلیسی نام عبری یوسف است و به معنای ” خدا پسری دیگری به شما عطا کند” می باشد.حنیف
درست و پاک، راستین؛ معتقد به یگانگی خداوند، خداپرست پیش از ظهور اسلامخَلف
فرزند صالح، شایسته؛ جانشین؛ (به مجاز) پیروی کننده از پدر در اخلاق و کردارخلف
(عربی) 1- صالح، شایسته (فرزند)؛ 2- جانشین؛ 3- (به مجاز) پیروی کننده از...رئوف
مهربانسَدیف
(اَعلام) نام چند تن از صحابه.سِیف
(عربی) 1- (در قدیم) شمشیر؛ 2- ساحل دریا، کنارهی دریا.شرف
(عربی) 1- حرمت و اعتباری که از رعایت کردن ارزشهای اخلاقی بوجود میآید،...شریف
(عربی) 1- دارای شرف، ارجمند، بزرگوار، دارای ارزش و اعتبار، ارزشمند، خو...صدف
(عربی) 1- نام عمومی نرمتنان دو کفهای و نوعی خاص از آنها؛ 2- (در قدیم...ظریف
(عربی) 1- دارای اجزا یا ساختار نازک، باریک و همراه با ظرافت و تناسب؛ 2...عارف
دانا، آگاه و کسی که از راه تهذیب نفس به بزرگی رسیدهعاصف
(عربی) 1- (در قدیم) تند، سخت، شدید؛ 2- باد تند و شدید، تندباد.عاطف
(عربی) 1- مهربان؛ 2- برگرداننده.عاکِف
(عربی) 1- (در قدیم) آن که در جایی مقدس برای عبادت اقامت دائم داشته باش...عبداللطیف
(عربی) 1- بندهی خدای نیکویی کننده؛ 2- (اَعلام) عبداللطیف: شاه [853-854...عواطف
(عربی) 1- عاطفه ها، احساسات؛ 2- مهربانی ها، الطاف.لطیف
(عربی) 1- نرم و خوشایند، ظریف و زیبا؛ 2- ملایم و خوش آهنگ؛ 3- (به مجاز...محمدحنیف
(عربی) از نامهای مرکب، ا محمّد و حنیف.محمدرئوف
(عربی) از نامهای مرکب، ا محمّد و رئوف.محمدشریف
(عربی) از نامهای مرکب، ا محمّد و شریف.محمدعارف
(عربی) از نامهای مرکب، ا محمّد و عارف.محمدیوسف
(عربی ـ عبری) از نامهای مرکب، ا محمّد و یوسف.معروف
(عربی) 1- آنچه در نزد دیگران یا در نزد همه شناخته شده است؛ 2- موسوم و ...نایف
(عربی) 1- مرتفع؛ 2- (اَعلام) نام یکی از دلیران مردم نجد از بزرگان و رؤ...واقف
(عربی) 1- آگاه، با خبر، مطلع؛ 2- (در فقه، در حقوق) آن که مالش را برای ...هاتف
(عربی) 1- ندا دهندهای که صدایش شنیده شود اما خودش دیده نشود، مانند فر...یوسف
از حواریون و شاگردان حضرت عیسی (ع )
(عربی از عبری) (اَعلام) 1) آصف [ابن برخیا]، نام دبیر یا وزیر حضرت سلیم...اشرف
(عربی) 1- گرانمایه تر، شریفتر؛ شریفترین، والاترین؛ 2- (در قدیم) بالا...جوزف
فرم انگلیسی نام عبری یوسف است و به معنای ” خدا پسری دیگری به شما عطا کند” می باشد.حنیف
درست و پاک، راستین؛ معتقد به یگانگی خداوند، خداپرست پیش از ظهور اسلامخَلف
فرزند صالح، شایسته؛ جانشین؛ (به مجاز) پیروی کننده از پدر در اخلاق و کردارخلف
(عربی) 1- صالح، شایسته (فرزند)؛ 2- جانشین؛ 3- (به مجاز) پیروی کننده از...رئوف
مهربانسَدیف
(اَعلام) نام چند تن از صحابه.سِیف
(عربی) 1- (در قدیم) شمشیر؛ 2- ساحل دریا، کنارهی دریا.شرف
(عربی) 1- حرمت و اعتباری که از رعایت کردن ارزشهای اخلاقی بوجود میآید،...شریف
(عربی) 1- دارای شرف، ارجمند، بزرگوار، دارای ارزش و اعتبار، ارزشمند، خو...صدف
(عربی) 1- نام عمومی نرمتنان دو کفهای و نوعی خاص از آنها؛ 2- (در قدیم...ظریف
(عربی) 1- دارای اجزا یا ساختار نازک، باریک و همراه با ظرافت و تناسب؛ 2...عارف
دانا، آگاه و کسی که از راه تهذیب نفس به بزرگی رسیدهعاصف
(عربی) 1- (در قدیم) تند، سخت، شدید؛ 2- باد تند و شدید، تندباد.عاطف
(عربی) 1- مهربان؛ 2- برگرداننده.عاکِف
(عربی) 1- (در قدیم) آن که در جایی مقدس برای عبادت اقامت دائم داشته باش...عبداللطیف
(عربی) 1- بندهی خدای نیکویی کننده؛ 2- (اَعلام) عبداللطیف: شاه [853-854...عواطف
(عربی) 1- عاطفه ها، احساسات؛ 2- مهربانی ها، الطاف.لطیف
(عربی) 1- نرم و خوشایند، ظریف و زیبا؛ 2- ملایم و خوش آهنگ؛ 3- (به مجاز...محمدحنیف
(عربی) از نامهای مرکب، ا محمّد و حنیف.محمدرئوف
(عربی) از نامهای مرکب، ا محمّد و رئوف.محمدشریف
(عربی) از نامهای مرکب، ا محمّد و شریف.محمدعارف
(عربی) از نامهای مرکب، ا محمّد و عارف.محمدیوسف
(عربی ـ عبری) از نامهای مرکب، ا محمّد و یوسف.معروف
(عربی) 1- آنچه در نزد دیگران یا در نزد همه شناخته شده است؛ 2- موسوم و ...نایف
(عربی) 1- مرتفع؛ 2- (اَعلام) نام یکی از دلیران مردم نجد از بزرگان و رؤ...واقف
(عربی) 1- آگاه، با خبر، مطلع؛ 2- (در فقه، در حقوق) آن که مالش را برای ...هاتف
(عربی) 1- ندا دهندهای که صدایش شنیده شود اما خودش دیده نشود، مانند فر...یوسف
از حواریون و شاگردان حضرت عیسی (ع )