اسم های ایرانی که به سب ختم میشن
ارجاسب
اوستایی آن یعنی دارای اسبان پرارزشارشاسب
دارنده اسبهای نربانو گشسب
بانوگشسب
از شخصیتهای شاهنامه،پوروشسب
دارنده اسبان زیاد پدر اشوزرتشتتَهماسب
از بزرگان ملک داراپادشاه ایرانجاماسب
(اوستایی، jāmāspa) 1- به معنای دارای اسب درخشان؛ 2- (اَعلام) نام برادر...ژاماسب
نام شوهر پورچیستا جوانترین دختر اشوزرتشتطهماسب
(= تهماسب)، 1- دارندهی اسب قوی؛ 2- (اَعلام) 1) (طهماسب) نام دو تن از پ...گَرشاسب
در اوستا به چم پهلوان نامی ، همانند رستم شاهنامهگرشاسب
(= کرشاسپ و گرشاشپ) 1- به معنی دارندهی اسب لاغر؛ 2- (اَعلام) 1) (در شا...گشتاسب
نام پنجمین پادشاه کیانیلهراسب
دارنده اسب تیزرو . پدر گشتاسبویشتاسب
نخستین پادشاه همزمان با اشوزرتشت

اوستایی آن یعنی دارای اسبان پرارزشارشاسب

دارنده اسبهای نربانو گشسب

بانوگشسب

از شخصیتهای شاهنامه،پوروشسب

دارنده اسبان زیاد پدر اشوزرتشتتَهماسب

از بزرگان ملک داراپادشاه ایرانجاماسب

(اوستایی، jāmāspa) 1- به معنای دارای اسب درخشان؛ 2- (اَعلام) نام برادر...ژاماسب

نام شوهر پورچیستا جوانترین دختر اشوزرتشتطهماسب

(= تهماسب)، 1- دارندهی اسب قوی؛ 2- (اَعلام) 1) (طهماسب) نام دو تن از پ...گَرشاسب

در اوستا به چم پهلوان نامی ، همانند رستم شاهنامهگرشاسب

(= کرشاسپ و گرشاشپ) 1- به معنی دارندهی اسب لاغر؛ 2- (اَعلام) 1) (در شا...گشتاسب

نام پنجمین پادشاه کیانیلهراسب

دارنده اسب تیزرو . پدر گشتاسبویشتاسب

نخستین پادشاه همزمان با اشوزرتشت