اسم های ایرانی که به زه ختم میشن
آوازه
شهرت و نام آوریافروزه
1- آنچه بدان آتش گیرانند، آتش گیره؛ 2- شهاب.امیرحمزه
(عربی) از نامهای مرکب، ( امیر و حمزه.پاکیزه
بدون آلودگی، پاکپیروزه
فیروزه، از سنگهای قیمتیتازه
جدید، پرتراوت، لطیفحمزه
(عربی) 1- شیر، شیر بیشه؛ 2- (اَعلام) 1) حمزة ابن عبدالمطلب: [حدود 53 پ...سبزه
سبزه وار، چمن زار، گندمگونعزیزه
(عربی) (مؤنث عزیز)، ( عزیز.فائزه
(عربی) ( مؤنث فائز) زن رستگار؛ + فائز.فیروزه
نگین انگشترمحمدحمزه
(عربی) از نامهای مرکب، ا محمّد و حمزه.منزه
(عربی) 1- به دور از آلودگی، پاک، پاکیزه؛ 2- مبرا، بری، بی عیب.

شهرت و نام آوریافروزه

1- آنچه بدان آتش گیرانند، آتش گیره؛ 2- شهاب.امیرحمزه

(عربی) از نامهای مرکب، ( امیر و حمزه.پاکیزه

بدون آلودگی، پاکپیروزه

فیروزه، از سنگهای قیمتیتازه

جدید، پرتراوت، لطیفحمزه

(عربی) 1- شیر، شیر بیشه؛ 2- (اَعلام) 1) حمزة ابن عبدالمطلب: [حدود 53 پ...سبزه

سبزه وار، چمن زار، گندمگونعزیزه

(عربی) (مؤنث عزیز)، ( عزیز.فائزه

(عربی) ( مؤنث فائز) زن رستگار؛ + فائز.فیروزه

نگین انگشترمحمدحمزه

(عربی) از نامهای مرکب، ا محمّد و حمزه.منزه

(عربی) 1- به دور از آلودگی، پاک، پاکیزه؛ 2- مبرا، بری، بی عیب.