اسم های ایرانی که به جر ختم میشن
سنجر
(ترکی) 1- یعنی مرغ شکاری؛ 2- (اَعلام) [511-552 قمری] شاه سلسلهی سلجوقی...فجر
(عربی) 1- نوری که از مدتی پیش از طلوع خورشید به زمین می تابد، سپیده ...مهاجر
(عربی) 1- آن که برای اقامت دائم از وطن خود به جای دیگری سفر میکند؛ 2- ...هاجر
معرب از عبری؛ به معنی مهاجرت کننده، فرارکننده. هم چنین اسم مادر اسماعیل و همسر حضرت ابراهیم (ع)

(ترکی) 1- یعنی مرغ شکاری؛ 2- (اَعلام) [511-552 قمری] شاه سلسلهی سلجوقی...فجر

(عربی) 1- نوری که از مدتی پیش از طلوع خورشید به زمین می تابد، سپیده ...مهاجر

(عربی) 1- آن که برای اقامت دائم از وطن خود به جای دیگری سفر میکند؛ 2- ...هاجر

معرب از عبری؛ به معنی مهاجرت کننده، فرارکننده. هم چنین اسم مادر اسماعیل و همسر حضرت ابراهیم (ع)