اسم های ایرانی که به ام ختم میشن
آرام
قرار، سکونآرسام
گونهای دیگر از واژه آرشام، خرس، زورمند، دارای زور خرس پسرآرشام
دارای زور خرس، خرس نیروآکام
(عربی) 1- سرزمین فراز، سرزمین بلند، زمینهای بلند؛ 2- تپهها.اَرحام
خویشان، کسان، بستگان، منسوبان به ویژه منسوبان نَسَبی، مهربانی کردن، مهر ورزیدناَرسام
به معنای آرشاماَرشام
پسر آرتاشس دوم و برادر تیگران اول، نخستین شاه از شاخهی دوم سلسلهی اشکانیان.اَوَرکام
نام پسر داریوش هخامنشیابتسام
(عربی) 1- لبخند زدن، تبسم کردن؛ 2- (در قدیم) تبسم، لبخند.احترام
(عربی) 1- حرمت داشتن، محترم بودن؛ 2- حرمت، پاس، بزرگداشت؛ 3- رفتار و گ...احتشام
(عربی) 1- جلال، بزرگی، شکوه، عظمت؛ 2- (در قدیم) بزرگداشت، تکریم؛ 3- (د...احلام
(عربی) 1- جمع حلم، بردباریها، وقارها؛ 2- عقلها؛ 3- جمع حلیم، بردباران...ارسام
(= آرشام و آرسام) آرشام.ارشام
1- (= آرشام)، ( آرشام 1- ؛ 2- (اَعلام) پسر آرتاشس دوم و برادر تیگران ...اسلام
(عربی) 1- (در ادیان) نام آئین مسلمانان که آورندهی آن حضرت محمّد(ص) است...اکرام
(عربی) 1- بزرگداشت، گرامی داشتن، احترامکردن، حرمت، احسان؛ 2- از واژهه...الهام
(عربی) 1- به دل افکندن، در دل انداختن؛ 2- القاء معنی خاص در قلب به طری...امیربهرام
(عربی ـ فارسی)، از نام های مرکب، ه امیر و بهرام.امیرحسام
(عربی) (به مجاز) پادشاه و امیری که دارای شمشیری تیز و برنده است.امیرسام
(عربی – اوستایی) نام مرکب از امیر و سامانارام
روشنایی بی فروغ و بی پایانبِهکام
(به مجاز) کسی که به بهترین وجهی به آرزوی خود رسیده؛ بهترین کامروا.بادام
نام میوهای کوچک و کشیده با دو پوسته که یکی نرم و سبز بوده و دیگری سخت و چوبی است.بادرام
کشاورزبرسام
آتش بزرگ - از نام های شاهنامهبسام
(عربی) 1- بسیار تبسم کننده، خوشرو، خندان، گشاده روی؛ 2- (اَعلام) یکی ا...بهرام
فتح و پیروزی است. نام پهلوانی در شاهنامهبهنام
دارای نام نیکپدرام
آراسته؛ نیکو؛ خوشدل، شاد؛ سرسبز وخرم؛ مبارک، فرخ، خجسته؛ شادی، خوشحالی.پرهام
الهه تقدیر کننده طبیعت – برهان قاطع براهیم ابراهیم را معرب آن دانسته استپریام
در افسانه های قدیم یونان، آخرین پادشاه تروا که شهر وی به دست یونانیان افتاد.پریفام
زیبا چهرهپیام
الهام، وحیتیام
چشمانم؛ عزیز و گرامیجام
پیاله، ساغرچام
ناز و عشوهحام
ریشه عبری حمایت کننده، نام یکی از پسران نوح (ع)حسام
شمشیر تیز و برندهخوشنام
درستکار، نیکنامخیام
(اَعلام) حکیم عمر خیام نیشابوری فیلسوف، ریاضیدان، منجم و شاعر نامدار ا...
قرار، سکونآرسام
گونهای دیگر از واژه آرشام، خرس، زورمند، دارای زور خرس پسرآرشام
دارای زور خرس، خرس نیروآکام
(عربی) 1- سرزمین فراز، سرزمین بلند، زمینهای بلند؛ 2- تپهها.اَرحام
خویشان، کسان، بستگان، منسوبان به ویژه منسوبان نَسَبی، مهربانی کردن، مهر ورزیدناَرسام
به معنای آرشاماَرشام
پسر آرتاشس دوم و برادر تیگران اول، نخستین شاه از شاخهی دوم سلسلهی اشکانیان.اَوَرکام
نام پسر داریوش هخامنشیابتسام
(عربی) 1- لبخند زدن، تبسم کردن؛ 2- (در قدیم) تبسم، لبخند.احترام
(عربی) 1- حرمت داشتن، محترم بودن؛ 2- حرمت، پاس، بزرگداشت؛ 3- رفتار و گ...احتشام
(عربی) 1- جلال، بزرگی، شکوه، عظمت؛ 2- (در قدیم) بزرگداشت، تکریم؛ 3- (د...احلام
(عربی) 1- جمع حلم، بردباریها، وقارها؛ 2- عقلها؛ 3- جمع حلیم، بردباران...ارسام
(= آرشام و آرسام) آرشام.ارشام
1- (= آرشام)، ( آرشام 1- ؛ 2- (اَعلام) پسر آرتاشس دوم و برادر تیگران ...اسلام
(عربی) 1- (در ادیان) نام آئین مسلمانان که آورندهی آن حضرت محمّد(ص) است...اکرام
(عربی) 1- بزرگداشت، گرامی داشتن، احترامکردن، حرمت، احسان؛ 2- از واژهه...الهام
(عربی) 1- به دل افکندن، در دل انداختن؛ 2- القاء معنی خاص در قلب به طری...امیربهرام
(عربی ـ فارسی)، از نام های مرکب، ه امیر و بهرام.امیرحسام
(عربی) (به مجاز) پادشاه و امیری که دارای شمشیری تیز و برنده است.امیرسام
(عربی – اوستایی) نام مرکب از امیر و سامانارام
روشنایی بی فروغ و بی پایانبِهکام
(به مجاز) کسی که به بهترین وجهی به آرزوی خود رسیده؛ بهترین کامروا.بادام
نام میوهای کوچک و کشیده با دو پوسته که یکی نرم و سبز بوده و دیگری سخت و چوبی است.بادرام
کشاورزبرسام
آتش بزرگ - از نام های شاهنامهبسام
(عربی) 1- بسیار تبسم کننده، خوشرو، خندان، گشاده روی؛ 2- (اَعلام) یکی ا...بهرام
فتح و پیروزی است. نام پهلوانی در شاهنامهبهنام
دارای نام نیکپدرام
آراسته؛ نیکو؛ خوشدل، شاد؛ سرسبز وخرم؛ مبارک، فرخ، خجسته؛ شادی، خوشحالی.پرهام
الهه تقدیر کننده طبیعت – برهان قاطع براهیم ابراهیم را معرب آن دانسته استپریام
در افسانه های قدیم یونان، آخرین پادشاه تروا که شهر وی به دست یونانیان افتاد.پریفام
زیبا چهرهپیام
الهام، وحیتیام
چشمانم؛ عزیز و گرامیجام
پیاله، ساغرچام
ناز و عشوهحام
ریشه عبری حمایت کننده، نام یکی از پسران نوح (ع)حسام
شمشیر تیز و برندهخوشنام
درستکار، نیکنامخیام
(اَعلام) حکیم عمر خیام نیشابوری فیلسوف، ریاضیدان، منجم و شاعر نامدار ا...