اسم های ایرانی که به وش ختم میشن
آبنوش
آترونوش
آذرنوش
(اَعلام) 1) (در شاهنـامه) «نوشآذر» آمده و آن نام آتشکدهای است در بلخ...آرتوش
آرنوش
ریشه ارمنی ، تلفظارشانوش
ارشنوش
انوش
جاویدانبرانوش
بهنوش
نیکوترین نوشیدنیپاکنوش
پاک نوشندهپرنوش
(در قدیم) (به مجاز) 1- شیرین؛ 2- زیبا؛ 3- دوست داشتنی.پرینوش
[پری = موجود زیبا و نیکوکار نامرئی؛ (به مجاز) زیبارو و دارای اندام ظری...پریوش
پری مانندچاوش
چاووش
(ترکی) 1- آن که پیشاپیش زائران با صدای بلند و به آواز اشعار مذهبی میخو...حوروش
دختری چون زن (زنان) زیبای بهشتی.خوروش
خورشیدوش، تابان و درخشان چون خورشیددارنوش
نام یکی از وزیران بخت نصرداریوش
نام سومین شاهنشاه هخامنشیدانوش
(اَعلام) (= ودانوش) نام شخصی در داستان وامق و عذرا.دریانوش
دلخوش
خوشدل، خوشحال ،شادماندیانوش
رادنوش
مرکب از راد (جوانمرد، بخشنده) + نوش (نیوشنده)راوش
مصحف زاوش، نام ستاره مشتریزاوش
( ریشه یونانی ) نام ستاره ی مشتری، زاوش، مشتری، به قولی از كلمه ی یونانی زوس zeus (خدای بزرگ) مشتق باشد.زرنوش
ام شهری که دارا آن را بنا کرده بودسُروش
پیام آور؛ فرشتهی پیام آور، فرشته؛ پیامی که از عالم غیب برسد، الهامستوش
سروش
1سیاوش
نام پسر کیکاووسسیاووش
(= سیاوش)، ( سیاوش.سیرانوش
[سیر (در پهلوی) راضی و خشنود + انوش= جاویدان]، خوشنودی و رضایتمندی جا...شادنوش
شادی و شادمانی همیشگی و جاویدشهرنوش
فرح نوش
(عربی ـ فارسی) (فرح + نوش)، 1- شادمانی و سُرور جاوید؛ 2- (به مجاز) آن ...فرنوش
نوشنده شکوه و جلالفره وش
فرهوش
دارای هوش و ذکاوت
آترونوش
آذرنوش
(اَعلام) 1) (در شاهنـامه) «نوشآذر» آمده و آن نام آتشکدهای است در بلخ...آرتوش
آرنوش
ریشه ارمنی ، تلفظارشانوش
ارشنوش
انوش
جاویدانبرانوش
بهنوش
نیکوترین نوشیدنیپاکنوش
پاک نوشندهپرنوش
(در قدیم) (به مجاز) 1- شیرین؛ 2- زیبا؛ 3- دوست داشتنی.پرینوش
[پری = موجود زیبا و نیکوکار نامرئی؛ (به مجاز) زیبارو و دارای اندام ظری...پریوش
پری مانندچاوش
چاووش
(ترکی) 1- آن که پیشاپیش زائران با صدای بلند و به آواز اشعار مذهبی میخو...حوروش
دختری چون زن (زنان) زیبای بهشتی.خوروش
خورشیدوش، تابان و درخشان چون خورشیددارنوش
نام یکی از وزیران بخت نصرداریوش
نام سومین شاهنشاه هخامنشیدانوش
(اَعلام) (= ودانوش) نام شخصی در داستان وامق و عذرا.دریانوش
دلخوش
خوشدل، خوشحال ،شادماندیانوش
رادنوش
مرکب از راد (جوانمرد، بخشنده) + نوش (نیوشنده)راوش
مصحف زاوش، نام ستاره مشتریزاوش
( ریشه یونانی ) نام ستاره ی مشتری، زاوش، مشتری، به قولی از كلمه ی یونانی زوس zeus (خدای بزرگ) مشتق باشد.زرنوش
ام شهری که دارا آن را بنا کرده بودسُروش
پیام آور؛ فرشتهی پیام آور، فرشته؛ پیامی که از عالم غیب برسد، الهامستوش
سروش
1سیاوش
نام پسر کیکاووسسیاووش
(= سیاوش)، ( سیاوش.سیرانوش
[سیر (در پهلوی) راضی و خشنود + انوش= جاویدان]، خوشنودی و رضایتمندی جا...شادنوش
شادی و شادمانی همیشگی و جاویدشهرنوش
فرح نوش
(عربی ـ فارسی) (فرح + نوش)، 1- شادمانی و سُرور جاوید؛ 2- (به مجاز) آن ...فرنوش
نوشنده شکوه و جلالفره وش
فرهوش
دارای هوش و ذکاوت