اسم های ایرانی که به له ختم میشن
آلاله
نام گلی استاحسان الله
(عربی) بخشش خدا، آن که خداوند به او نیکوئی مرحمت کرده است.اسدالله
(عربی) 1- شیرخدا؛ 2- (اَعلام) 1) از القاب حضرت علی(ع)؛ 2) لقب حمزه سید...امرالله
(عربی) 1- فرمان خدا، دستور خدا؛ 2- از واژههای قرآنی.امیرعبدالله
(عربی) امیر و پادشاهی که بندهی خداست.امین الله
(عربی) مورد اعتماد خدا.بیان الله
(عربی) سخن و گفتار خداوند.ثناءالله
(عربی) ثنای خدا.جَمیله
مؤنث جمیل، جمیل؛ زیباجلاله
(عربی) (مؤنث جلال)، جلال.جلیله
مؤنث جلیلجمیله
(عربی) 1- (مؤنث جمیل)، جمیل؛ 2- (اَعلام) جمیله بانوی آواز خوان و موسیق...چلچله
پرستوحب الله
(عربی) دوستدار و دوست دارندهی خدا.حبیب الله
(عربی) 1- دوست خدا؛ 2- (اَعلام) حبیب الله خان پادشاه افغانستان [1319-1...حجت الله
(عربی) 1- برهان حق تعالی؛ 2- (در تصوف) انسان کامل که حجت حق بر خلق است...حشمت الله
(عربی) بزرگی و عظمت خداوند.حفیظ الله
(عربی) کسی که خداوند نگهدار اوست.حمدالله
(عربی) 1- حمد و ستایش خداوند؛ 2- (اَعلام) حمدالله مستوفی: [قرن 8 هجری]...حنظله
مفرد حَنظلخلیل الله
(عربی) 1- دوست خدا؛ 2- (اَعلام) لقب حضرت ابراهیم(ع). + ع خلیل.خلیله
مؤنث خلیلخیرالله
(عربی) خیرالهی، نیکویی خدا.دلیله
(عربی) 1- راهنما، هدایت کننده، 2- (اَعلام) (در تورات) (به معنی معشوقه)...ذبیح الله
(عربی) 1- قربانی شده برای خدا، سر بریده برای خدا؛ 2- (اَعلام) لقب حضرت...ذکرالله
(عربی) یاد خدا، ذکر خدا، یاد کردن از خدا.راحله
(عربی) (مؤنث راحل)، ( راحل. 1-رحمت الله
(عربی) بخشایش و مهربانی خداوند.روح الله
(عربی) 1- روح خدا؛ 2- (اَعلام) 1) لقب حضرت عیسی(ع)، [در قرآن کریم چندی...ژاله
شبنم، قطره بارانساحله
(عربی ـ فارسی) (ساحل + ه (پسوند نسبت))، منسوب به ساحل ( ساحل.سلاله
(عربی) 1- نسل؛ 2- (در قدیم) فرزند، نطفه.سلیله
(عربی) (در قدیم) دختر، دخت، فرزندِ دختر.سنبله
1- (در گیاهی) نوعی گل آذین که گلهای بدون دُمگل آن در اطراف یک محور جم...سیف الله
(عربی) شمشیر خدا.شعله
(عربی) زبانهی آتش، بخش گرم و نورانی آتش.شکرالله
(عربی) ستایش خدا.شلاله
(عربی) 1- آبشار؛ 2- (در منابع عربی) شلال؛ 3- (در ترکی) آبشار، فوّاره.شمس الله
(عربی) 1- آفتاب خدا؛ 2- (به مجاز) کسی که منور شده است به نور دین خدا.شیدالله
(فارسی ـ عربی) خورشید خدا، نور خدا.
نام گلی استاحسان الله
(عربی) بخشش خدا، آن که خداوند به او نیکوئی مرحمت کرده است.اسدالله
(عربی) 1- شیرخدا؛ 2- (اَعلام) 1) از القاب حضرت علی(ع)؛ 2) لقب حمزه سید...امرالله
(عربی) 1- فرمان خدا، دستور خدا؛ 2- از واژههای قرآنی.امیرعبدالله
(عربی) امیر و پادشاهی که بندهی خداست.امین الله
(عربی) مورد اعتماد خدا.بیان الله
(عربی) سخن و گفتار خداوند.ثناءالله
(عربی) ثنای خدا.جَمیله
مؤنث جمیل، جمیل؛ زیباجلاله
(عربی) (مؤنث جلال)، جلال.جلیله
مؤنث جلیلجمیله
(عربی) 1- (مؤنث جمیل)، جمیل؛ 2- (اَعلام) جمیله بانوی آواز خوان و موسیق...چلچله
پرستوحب الله
(عربی) دوستدار و دوست دارندهی خدا.حبیب الله
(عربی) 1- دوست خدا؛ 2- (اَعلام) حبیب الله خان پادشاه افغانستان [1319-1...حجت الله
(عربی) 1- برهان حق تعالی؛ 2- (در تصوف) انسان کامل که حجت حق بر خلق است...حشمت الله
(عربی) بزرگی و عظمت خداوند.حفیظ الله
(عربی) کسی که خداوند نگهدار اوست.حمدالله
(عربی) 1- حمد و ستایش خداوند؛ 2- (اَعلام) حمدالله مستوفی: [قرن 8 هجری]...حنظله
مفرد حَنظلخلیل الله
(عربی) 1- دوست خدا؛ 2- (اَعلام) لقب حضرت ابراهیم(ع). + ع خلیل.خلیله
مؤنث خلیلخیرالله
(عربی) خیرالهی، نیکویی خدا.دلیله
(عربی) 1- راهنما، هدایت کننده، 2- (اَعلام) (در تورات) (به معنی معشوقه)...ذبیح الله
(عربی) 1- قربانی شده برای خدا، سر بریده برای خدا؛ 2- (اَعلام) لقب حضرت...ذکرالله
(عربی) یاد خدا، ذکر خدا، یاد کردن از خدا.راحله
(عربی) (مؤنث راحل)، ( راحل. 1-رحمت الله
(عربی) بخشایش و مهربانی خداوند.روح الله
(عربی) 1- روح خدا؛ 2- (اَعلام) 1) لقب حضرت عیسی(ع)، [در قرآن کریم چندی...ژاله
شبنم، قطره بارانساحله
(عربی ـ فارسی) (ساحل + ه (پسوند نسبت))، منسوب به ساحل ( ساحل.سلاله
(عربی) 1- نسل؛ 2- (در قدیم) فرزند، نطفه.سلیله
(عربی) (در قدیم) دختر، دخت، فرزندِ دختر.سنبله
1- (در گیاهی) نوعی گل آذین که گلهای بدون دُمگل آن در اطراف یک محور جم...سیف الله
(عربی) شمشیر خدا.شعله
(عربی) زبانهی آتش، بخش گرم و نورانی آتش.شکرالله
(عربی) ستایش خدا.شلاله
(عربی) 1- آبشار؛ 2- (در منابع عربی) شلال؛ 3- (در ترکی) آبشار، فوّاره.شمس الله
(عربی) 1- آفتاب خدا؛ 2- (به مجاز) کسی که منور شده است به نور دین خدا.شیدالله
(فارسی ـ عربی) خورشید خدا، نور خدا.