اسم های ایرانی که به ری ختم میشن
آتری
آذربدری
(عربی) 1- بارانی که پیش از زمستان ببارد، بارانی که پیش از سرما بیاید؛ ...پری
زن زیباحوری
حور؛ زن زیباذکری
(عربی) (جمع ذِکرَیات) یاد، یادگار، یادبود، خاطره.زرپری
آن که چون زر و پری درخشنده و زیباستزری
پارچه یا لباسی که در آن نخهای طلایی به کار رفته است، نخ طلا یا نقره یا گلابتون، طلایی، منسوب به زرسبزپری
فصل بهارسروری
1- منسوب به سرو؛ 2- نوعی از خطوط اسلامی؛ 3- نخلی، شجری.سوری
1- (در قدیم) (در گیاهی) گل سرخ؛ 2- (به مجاز) سرخ رنگ.شاپری
شاه پریشادپری
پری شادشاه پری
پری، عنبر.صبری
(عربی ـ فارسی) (صبر + ی (پسوند نسبت))، 1- منسوب به صبر؛ 2- (به مجاز) ص...صدری
(عربی ـ فارسی) (صدر + ی (پسوند نسبت))، 1- منسوب به صدر، مربوط به صدر (...صغری
(عربی) 1- (مؤنث اصغر)، کوچک، کوچکتر؛ 2- (اَعلام) فاطمهی صغری: دختر علی...فخری
(عربی ـ فارسی) (فخر + ی (پسوند نسبت))، منسوب به فخر، فخر. 1- ، 2- و ...کبری
کبراکسری
عنوان هر یک از پادشاهان ساسانی خسروگل پری
زیبا چون گل و پریگلپری
گل+ پری = (به مجاز) زیباروی و دارای اندام ظریف، (به مجاز) زیباروی با طراوت که دارای اندام ظریف مثل پری است.گلزری
(= گلزر)، ( گلزر.ماری
گونهی دیگری از مریم ـ مادر حضرت عیسی مسیح(ع) ـ که در زبانهای اروپایی ...ماه پری
1- پریِ مانند ماه؛ 2- (به مجاز) بسیار زیبا.ماهپری
بسیار زیبامهری
منسوب به مهرنازپری
آنکه مانند پری زیباست، نام دخترپادشاه خوارزمنوری
(عربی ـ فارسی) (نور + ی (پسوند نسبت))، 1- منسوب به نور، مربوط به نور؛ ...هوری
نور خورشیدیسری

آذربدری

(عربی) 1- بارانی که پیش از زمستان ببارد، بارانی که پیش از سرما بیاید؛ ...پری

زن زیباحوری

حور؛ زن زیباذکری

(عربی) (جمع ذِکرَیات) یاد، یادگار، یادبود، خاطره.زرپری

آن که چون زر و پری درخشنده و زیباستزری

پارچه یا لباسی که در آن نخهای طلایی به کار رفته است، نخ طلا یا نقره یا گلابتون، طلایی، منسوب به زرسبزپری

فصل بهارسروری

1- منسوب به سرو؛ 2- نوعی از خطوط اسلامی؛ 3- نخلی، شجری.سوری

1- (در قدیم) (در گیاهی) گل سرخ؛ 2- (به مجاز) سرخ رنگ.شاپری

شاه پریشادپری

پری شادشاه پری

پری، عنبر.صبری

(عربی ـ فارسی) (صبر + ی (پسوند نسبت))، 1- منسوب به صبر؛ 2- (به مجاز) ص...صدری

(عربی ـ فارسی) (صدر + ی (پسوند نسبت))، 1- منسوب به صدر، مربوط به صدر (...صغری

(عربی) 1- (مؤنث اصغر)، کوچک، کوچکتر؛ 2- (اَعلام) فاطمهی صغری: دختر علی...فخری

(عربی ـ فارسی) (فخر + ی (پسوند نسبت))، منسوب به فخر، فخر. 1- ، 2- و ...کبری

کبراکسری

عنوان هر یک از پادشاهان ساسانی خسروگل پری

زیبا چون گل و پریگلپری

گل+ پری = (به مجاز) زیباروی و دارای اندام ظریف، (به مجاز) زیباروی با طراوت که دارای اندام ظریف مثل پری است.گلزری

(= گلزر)، ( گلزر.ماری

گونهی دیگری از مریم ـ مادر حضرت عیسی مسیح(ع) ـ که در زبانهای اروپایی ...ماه پری

1- پریِ مانند ماه؛ 2- (به مجاز) بسیار زیبا.ماهپری

بسیار زیبامهری

منسوب به مهرنازپری

آنکه مانند پری زیباست، نام دخترپادشاه خوارزمنوری

(عربی ـ فارسی) (نور + ی (پسوند نسبت))، 1- منسوب به نور، مربوط به نور؛ ...هوری

نور خورشیدیسری
