اسم های ایرانی که به حرف ت ختم میشن
آباندخت
نام زن داریوش سومآتروپات
نام والی آتروپاتن(آذرآبادگان)آدخت
خجسته و نیکوآذردخت
1- دختر آذر، دختر آتشین؛ 2- (به مجاز) دختر سرخگون؛ 3- (به مجاز) زیبار...آرارات
ریشه ارمنی ، تلفظآرام دخت
دختر آرام و سازگارآرتادخت
(آرتا + دخت = دختر)، 1- دختر راست گفتار و درست کردار، دختر پاک و مقد...آرمیدخت
دختر چالاکآناهیت
(اوستایی) (= آناهیتا)، ( آناهیتا.آوات
(در کردی) به معنی آرزو.آیات
(عربی) جمع آیه، آیهها، نشانهها، علامتها.آیت
(عربی) نشانه، علامت. + ( آیه. [واژهی آیت و آیه هر دو از نظر معنی یکسان...اشودخت
از نام های برگزیدهالتفات
(عربی) توجه، نگرش؛ مهربانی، لطف.الفت
(عربی) خو گیری، انس، محبت، دوستی، همدمی، عادت کردن به کسی (چیزی) همرا...ایران دخت
(ایران + دخت = دختر)، دختر ایران، دختر ایرانی، دختر آریایی.ایراندخت
دختر ایرانبرات
1- نوشتهای که بدان دولت بر خزانه یا بر حُکام حوالهای وجهی دهد؛ 2- کا...برکت
(عربی) 1- فراوانی و بسیاری و رونق؛ 2- خجستگی، یمن، مبارک بودن؛ 3- نعمت...بشارت
(عربی) 1- خبر خوش، مژده، مژده دادن، مژده آوردن؛ 2- (در ادبیات عرفانی) ...بصیرت
(عربی) 1- بینایی؛ 2- (به مجاز) آگاهی داشتن از امری و جزئیات آن را در ن...بلوت
بهاردخت
دختر بهاربهجت
(عربی) شادمانی، نشاط.بهدخت
نیک ترین دوشیزهبهشت
پردیس، بهترینپاکدخت
دختر پاک و عفیفپرشت
پروشات
(= پروشاتو= پاروساتیس) 1- (در پارسی باستان puršātu) به معنی پُرشاد؛ 2-...پروین دخت
1- دختری که صاحب چهرهای مانند پروین است؛ 2- (به مجاز) زیبارو.پریدخت
دختر پری چهره و زیباروپوران دخت
(پوران + دخت = دختر)، 1- دختر سرخ و گلگون؛ 2- (به مجاز) زیبارو؛ 3- (اَ...تاج دخت
تاج (کلاه پادشاهی، افسر) + دخت (دختر)تارادخت
دختر ستاره، دختر چون ستاره، (به مجاز) دختر زیبا، صاحب حسن و کمالتاکدخت
مرکب از تاک (درخت انگور) + دخت (دختر)توران دخت
(توران+ دخت = دختر)، 1- دختر تورانی؛ 2- (اَعلام) نام دختر خسرو پرویز ک...توراندخت
دختر سرزمین تورانجاندخت
محبوبه، معشوقه، دختری که چون جان عزیز است.جمدخت
جم (پادشاه بزرگ) + دخت (دختر)جنت
بهشت، فردوس
نام زن داریوش سومآتروپات
نام والی آتروپاتن(آذرآبادگان)آدخت
خجسته و نیکوآذردخت
1- دختر آذر، دختر آتشین؛ 2- (به مجاز) دختر سرخگون؛ 3- (به مجاز) زیبار...آرارات
ریشه ارمنی ، تلفظآرام دخت
دختر آرام و سازگارآرتادخت
(آرتا + دخت = دختر)، 1- دختر راست گفتار و درست کردار، دختر پاک و مقد...آرمیدخت
دختر چالاکآناهیت
(اوستایی) (= آناهیتا)، ( آناهیتا.آوات
(در کردی) به معنی آرزو.آیات
(عربی) جمع آیه، آیهها، نشانهها، علامتها.آیت
(عربی) نشانه، علامت. + ( آیه. [واژهی آیت و آیه هر دو از نظر معنی یکسان...اشودخت
از نام های برگزیدهالتفات
(عربی) توجه، نگرش؛ مهربانی، لطف.الفت
(عربی) خو گیری، انس، محبت، دوستی، همدمی، عادت کردن به کسی (چیزی) همرا...ایران دخت
(ایران + دخت = دختر)، دختر ایران، دختر ایرانی، دختر آریایی.ایراندخت
دختر ایرانبرات
1- نوشتهای که بدان دولت بر خزانه یا بر حُکام حوالهای وجهی دهد؛ 2- کا...برکت
(عربی) 1- فراوانی و بسیاری و رونق؛ 2- خجستگی، یمن، مبارک بودن؛ 3- نعمت...بشارت
(عربی) 1- خبر خوش، مژده، مژده دادن، مژده آوردن؛ 2- (در ادبیات عرفانی) ...بصیرت
(عربی) 1- بینایی؛ 2- (به مجاز) آگاهی داشتن از امری و جزئیات آن را در ن...بلوت
بهاردخت
دختر بهاربهجت
(عربی) شادمانی، نشاط.بهدخت
نیک ترین دوشیزهبهشت
پردیس، بهترینپاکدخت
دختر پاک و عفیفپرشت
پروشات
(= پروشاتو= پاروساتیس) 1- (در پارسی باستان puršātu) به معنی پُرشاد؛ 2-...پروین دخت
1- دختری که صاحب چهرهای مانند پروین است؛ 2- (به مجاز) زیبارو.پریدخت
دختر پری چهره و زیباروپوران دخت
(پوران + دخت = دختر)، 1- دختر سرخ و گلگون؛ 2- (به مجاز) زیبارو؛ 3- (اَ...تاج دخت
تاج (کلاه پادشاهی، افسر) + دخت (دختر)تارادخت
دختر ستاره، دختر چون ستاره، (به مجاز) دختر زیبا، صاحب حسن و کمالتاکدخت
مرکب از تاک (درخت انگور) + دخت (دختر)توران دخت
(توران+ دخت = دختر)، 1- دختر تورانی؛ 2- (اَعلام) نام دختر خسرو پرویز ک...توراندخت
دختر سرزمین تورانجاندخت
محبوبه، معشوقه، دختری که چون جان عزیز است.جمدخت
جم (پادشاه بزرگ) + دخت (دختر)جنت
بهشت، فردوس