اسم های پسرونه ایرانی که با حرف ش شروع میشن
شَنتیا
نام حضرت علی (ع) در زبور داوود، پیروزشُبَیر
(تصغیر شبر)، 1- به معنی شیر کوچک؛ 2- (اَعلام) پیامبر اسلام(ص) امام حسی...شاپور
1- پسر شاه، شاه زاده؛ 2- (اَعلام) 1) (در شاهنامه) نام چند پهلوان ایران...شادروز
نیک روز، خوشبخت، کسی که روزش شاد است.شادفر
آن که دارای شکوه و شادی است.شادکام
شادمان، کامران، کامرواشادمان
خوش، مسرورشادمهر
1شادیار
شاد و خوشحالشادیان
از روی شادی، بر اساس شادی، آهنگ و نوای شادی آورشارونا
نامی آشوری به معنای سرزمین پربار و حاصل خیزشاکر
(عربی) 1- شکر کننده، سپاسگزار؛ 2- (در قدیم) (در حالت قیدی) در حال شکرگ...شاندیز
شکوهمند و دارای عظمت و جلال، شاهان دژ، نام روستایی در نزدیکی مشهدشانیا
کسی که در تصمیم و نظر خود پابرجاست، مصممشاهارا
حافظ شبهای روزه دارانشاهپور
(= شاپور)، ( شاپور. 1-شاهد
(عربی) 1- گواه، حاضر، مرد خوبروی؛ 2- (در قدیم) (به مجاز) محبوب، خدای ت...شاهدیس
مانند شاهشاهرخ
1- دارای رخساری چون شاه، شاه منظر، شاه سیما؛ 2- (در ورزش) در شطرنج حرک...شاهرو
دارای چهره‌ای چون شاهزادگان، زیباشاهرود
(شاه = جزء پیشین بعضی از کلمه‌های مرکب به معنی «اصلی» و «مهم» + رود = ...شاهسون
شاه (فارسی) + سون (ترکی)، شاه دوست، نام چند طایفه از طوایف ترک در ایرانشاهو
1- مروارید شاهوار و نفیس؛ 2- کوتاه شده ی شاهوار(؟)؛ 3- (اعلام) نام کو...شاهین
1شایان
(اسم فاعل از شایستن)، 1شایرایا
نامی آشوری به معنای ستاره ناهیدشایگان
ارزشمند، ممتاز، عالی، شایسته.شبنا
نامی عبری یکی از وکلای قصر حزقیا پادشاه یهوداشبیب
(عربی) 1- با ارزش و جوانمرد؛ 2- (اَعلام) 1) نام یکی از بزرگترین انقلاب...شجاع
(عربی) 1- آن که از چیزی یا کسی نمیترسد، پردل و جرئت، دلیر؛ 2- (اَعلام)...شجاع الدین
(عربی) 1- شجاع و دلیر در راه دین؛ 2- (اَعلام) 1) شجاع‌الدین خورشید لر:...شرف الدین
(عربی) 1- موجب آبروی و اعتبار دین و آیین؛ 2- (اَعلام) 1) محمودشاه اینج...شروان
1- (در فارسی) درخت سرو؛ 2- (اَعلام) [= شیروان] ناحیه و ولایت قدیم، کنا...شروین
(اَعلام) 1) نام قلعهی شروان؛ 2) نام انوشیروان دادگر؛ 3) نام دو تن از پ...شریف
(عربی) 1- دارای شرف، ارجمند، بزرگوار، دارای ارزش و اعتبار، ارزشمند، خو...شعیب
(عبری) (اَعلام) پیامبری که بر اساس قرآن پس از هود و صالح در شهر مَدیَن...شفیع
(عربی) آن که تقاضای عفو و بخشش گناه کسی را از دیگری میکند، شفاعت کننده...شفیع محمد
(عربی) از نام‌های مرکب، ( شفیع و محمّد.شفیق
(عربی) مهربان، دلسوز.شکبوس
(اَعلام) (در شاهنامه) پهلوان افسانه‌ای سپاه توران، که در جنگ با رستم ک...
نام حضرت علی (ع) در زبور داوود، پیروزشُبَیر
(تصغیر شبر)، 1- به معنی شیر کوچک؛ 2- (اَعلام) پیامبر اسلام(ص) امام حسی...شاپور
1- پسر شاه، شاه زاده؛ 2- (اَعلام) 1) (در شاهنامه) نام چند پهلوان ایران...شادروز
نیک روز، خوشبخت، کسی که روزش شاد است.شادفر
آن که دارای شکوه و شادی است.شادکام
شادمان، کامران، کامرواشادمان
خوش، مسرورشادمهر
1شادیار
شاد و خوشحالشادیان
از روی شادی، بر اساس شادی، آهنگ و نوای شادی آورشارونا
نامی آشوری به معنای سرزمین پربار و حاصل خیزشاکر
(عربی) 1- شکر کننده، سپاسگزار؛ 2- (در قدیم) (در حالت قیدی) در حال شکرگ...شاندیز
شکوهمند و دارای عظمت و جلال، شاهان دژ، نام روستایی در نزدیکی مشهدشانیا
کسی که در تصمیم و نظر خود پابرجاست، مصممشاهارا
حافظ شبهای روزه دارانشاهپور
(= شاپور)، ( شاپور. 1-شاهد
(عربی) 1- گواه، حاضر، مرد خوبروی؛ 2- (در قدیم) (به مجاز) محبوب، خدای ت...شاهدیس
مانند شاهشاهرخ
1- دارای رخساری چون شاه، شاه منظر، شاه سیما؛ 2- (در ورزش) در شطرنج حرک...شاهرو
دارای چهره‌ای چون شاهزادگان، زیباشاهرود
(شاه = جزء پیشین بعضی از کلمه‌های مرکب به معنی «اصلی» و «مهم» + رود = ...شاهسون
شاه (فارسی) + سون (ترکی)، شاه دوست، نام چند طایفه از طوایف ترک در ایرانشاهو
1- مروارید شاهوار و نفیس؛ 2- کوتاه شده ی شاهوار(؟)؛ 3- (اعلام) نام کو...شاهین
1شایان
(اسم فاعل از شایستن)، 1شایرایا
نامی آشوری به معنای ستاره ناهیدشایگان
ارزشمند، ممتاز، عالی، شایسته.شبنا
نامی عبری یکی از وکلای قصر حزقیا پادشاه یهوداشبیب
(عربی) 1- با ارزش و جوانمرد؛ 2- (اَعلام) 1) نام یکی از بزرگترین انقلاب...شجاع
(عربی) 1- آن که از چیزی یا کسی نمیترسد، پردل و جرئت، دلیر؛ 2- (اَعلام)...شجاع الدین
(عربی) 1- شجاع و دلیر در راه دین؛ 2- (اَعلام) 1) شجاع‌الدین خورشید لر:...شرف الدین
(عربی) 1- موجب آبروی و اعتبار دین و آیین؛ 2- (اَعلام) 1) محمودشاه اینج...شروان
1- (در فارسی) درخت سرو؛ 2- (اَعلام) [= شیروان] ناحیه و ولایت قدیم، کنا...شروین
(اَعلام) 1) نام قلعهی شروان؛ 2) نام انوشیروان دادگر؛ 3) نام دو تن از پ...شریف
(عربی) 1- دارای شرف، ارجمند، بزرگوار، دارای ارزش و اعتبار، ارزشمند، خو...شعیب
(عبری) (اَعلام) پیامبری که بر اساس قرآن پس از هود و صالح در شهر مَدیَن...شفیع
(عربی) آن که تقاضای عفو و بخشش گناه کسی را از دیگری میکند، شفاعت کننده...شفیع محمد
(عربی) از نام‌های مرکب، ( شفیع و محمّد.شفیق
(عربی) مهربان، دلسوز.شکبوس
(اَعلام) (در شاهنامه) پهلوان افسانه‌ای سپاه توران، که در جنگ با رستم ک...
